English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
lapsus memoriae لغزش حافظه
Other Matches
paging فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
EDO memory فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
physical آدرس حافظه که مط ابق با محل حافظه سخت افزاری در رسانه حافظه است
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
SDRAM قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
expanded memory system دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
synchronised قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
transferring سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
pipelines حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
dual حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
pipeline حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
registers ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registering ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
paging روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
Training makes the memory absorb more. آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
access time زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
cache memory یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
poked دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poking دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poke دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
pokes دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
extends امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
extending امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
extend امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
intermediate فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
thrashing سربار مربوط به تعویض حافظه در سیستم حافظه مجازی
overlaying کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
banks مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
overlay کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
bank مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
operation عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
smarted کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
memory mapped video نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
granularity بخشی از حافظه در سیستم حافظه مجازی
checkerboarding سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
complete عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completes عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completing عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completed عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
LIM EMS استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
inputted بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
peeking فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
initialed از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialing از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialled از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialling از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
memory module ماژول حافظه پیمانه حافظه
initials از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
synchronous فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
cycles عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
move کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
lapses لغزش
fingerfehler لغزش
slide لغزش
slides لغزش
surefooted بی لغزش
error لغزش
offence لغزش
errors لغزش
offenses لغزش
lapsing لغزش
fauxpas لغزش
lapse لغزش
faux pas لغزش
slip لغزش
peccabillo لغزش
offense,etc لغزش
petty offence لغزش
slithered لغزش
slithering لغزش
sliding لغزش
gaffes لغزش
gaffe لغزش
peccadillo لغزش
peccadilloes لغزش
peccadillos لغزش
slither لغزش
sure footed بی لغزش
line of sliding خط لغزش
slips لغزش
slithers لغزش
anti skid ضد لغزش
trips لغزش
trip لغزش
slipped لغزش
tripped لغزش
lapsus لغزش
slippage لغزش
sure-footed بی لغزش
yori ashi لغزش پا
slipping لغزش
lap sus لغزش
partitions بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
lapsus memoriac اشتباه یا لغزش
lapsus linguae لغزش زبانی
to oversee oneself لغزش خوردن
lapsus linguac لغزش درسخن
land alide لغزش زمین
metachronism لغزش تاریخی
non skid quality خاصیت ضد لغزش
back slide لغزش به عقب
balking مایهء لغزش
lapsus calami لغزش قلمی
lapsus linguac لغزش زبان
baulked مایهء لغزش
anti skid protection حفافت از لغزش
unerring غیرقابل لغزش
infallibly لغزش ناپذیری
free from slip خالی از لغزش
free from slip بدون لغزش
glide plane سطح لغزش
guide way مسیر لغزش
mistook لغزش خوردن
balk مایهء لغزش
balked مایهء لغزش
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
fabllibility لغزش پذیری
anti slip plate ورقه ضد لغزش
anti skid system سیستم ضد لغزش
baulks مایهء لغزش
baulking مایهء لغزش
inerrability لغزش ناپذیری
balks مایهء لغزش
inerrable لغزش ناپذیری
paralogism لغزش منطقی
to make a slip لغزش خوردن
anti-slip foot پایه ضد لغزش
Freudian slips لغزش فرویدی
court of petty offences دادگاه لغزش
stumbling blocks موجب لغزش
Freudian slip لغزش فرویدی
earth fall لغزش خاک
stumbling block سنگ لغزش
trip سفر لغزش
slip band نوار لغزش
tripped سفر لغزش
trips سفر لغزش
stumbling blocks سنگ لغزش
stumbling block موجب لغزش
slip plane سطح لغزش
slip of the tongue لغزش زبان
infallible لغزش ناپذیر
off screen image تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
paged address که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
schuss لغزش بطورمستقیم وسریع
bobble اشتباه کاری لغزش
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
bobbles اشتباه کاری لغزش
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
slip regulator تنظیم کننده لغزش
slip proof مقام در برابر لغزش
faltered تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters تزلزل یا لغزش پیداکردن
falter تزلزل یا لغزش پیداکردن
police magistrate رئیس دادگاه لغزش
inerrably بطور لغزش ناپذیر
floundered نوعی ماهی پهن لغزش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com