English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
photography لوازم عکاسی
photographic accessories لوازم عکاسی
Other Matches
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
accessory لوازم یدکی لوازم اضافی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
tackled لوازم
fitments لوازم
furnishings لوازم
accessories لوازم
tackle لوازم
fixing لوازم
fitting لوازم
fittings لوازم
tackles لوازم
needments لوازم
dixings لوازم
equipments لوازم
estovers لوازم
tackling لوازم
service لوازم
serviced لوازم
fitment لوازم
equipment لوازم
apparatus لوازم
fixings لوازم
outfit لوازم فنی
accessory لوازم کمکی
accessory لوازم فرعی
accessory لوازم یدکی
accessories لوازم یدکی
rig لوازم لباس
rigged لوازم لباس
rigs لوازم لباس
kitchen stuff لوازم اشپزخانه
maintenance materials لوازم تعمیرات
gears اسباب لوازم
geared اسباب لوازم
gear اسباب لوازم
sanitary ware لوازم بهداشتی
Home appliances لوازم خانگی
utensils لوازم اشپزخانه
utensil لوازم اشپزخانه
bedding لوازم تختواب
travelling outfit لوازم سفر
kits بسته لوازم
camping equipment لوازم مخصوصاردو
firing accessories لوازم احتراق
illuminating fixture لوازم روشنایی
personal effects لوازم شخصی
kit بسته لوازم
fittings لوازم ثابت
fittings لوازم قایق
paraphernalia اسباب لوازم
fire-irons لوازم بخاری
stationery لوازم التحریر
outfits لوازم فنی
hairstyling accessories لوازم آرایشمو
tackling لوازم کار
tackles لوازم کار
plumbing tools لوازم لولهکشیخانه
tackled لوازم کار
throwing apparatus لوازم پرتاب
tackle لوازم کار
tool tether لوازم مورداحتیاج
photogeny عکاسی
photography عکاسی
muniment وسیله دفاع لوازم
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
dressing case جعبه لوازم ارایش
drawing materials لوازم نقشه کشی
equipage اسباب و لوازم جنگی
desk accessory لوازم رومیزی یا روزمره
swimming things لوازم شنا [حمام]
bathing things لوازم شنا [حمام]
drilling fixture لوازم مته کاری
bathing gear لوازم شنا [حمام]
bathing clothes لوازم شنا [حمام]
duffle bag کیسه لوازم شخصی
upholstery اثاثه یا لوازم داخلی
outfitters فروشنده لوازم شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
fixture لوازم نصب کردنی
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
table ware لوازم میز یا سفره
spares stock موجودی لوازم یدکی
stationer فروشنده لوازم التحریر
spare parts list فهرست لوازم یدکی
stationers فروشنده لوازم التحریر
tableware لوازم میز یا سفره
accessory box جعبه لوازم یدکی
fire irons لوازم پای بخاری
heliochrome عکاسی رنگی
flash photography عکاسی شب بابرق
phototelegraphy عکاسی رادیویی
photoionization یونش عکاسی
photographic strip نوار عکاسی
wirephoto عکاسی رادیویی
photographic strip باند عکاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
photographic fixing ثبوت عکاسی
photographic chemistry شیمی عکاسی
shutterbug عاشق عکاسی
telephoto عکاسی رادیویی
radiophoto عکاسی رادیویی
photochromy عکاسی رنگی
telephotography عکاسی رادیویی
line of collimation خط محور عکاسی
kodak دوربین عکاسی
facsimiles عکاسی رادیویی
film فیلم عکاسی
filmed فیلم عکاسی
aerial photography عکاسی هوائی
brownie یکجوردوربین عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
flashed فلاش عکاسی
faxed عکاسی رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
photographic وابسته به عکاسی
faxing عکاسی رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
flashes فلاش عکاسی
imagery عکاسی هوایی
fax عکاسی رادیویی
flashlight لامپ عکاسی
brownies یکجوردوربین عکاسی
dark room تاریکخانه عکاسی
flash فلاش عکاسی
duffel لوازم واثاثه قابل حمل
fixtures لوازم برقی و لوله کشی
dinner set لوازم و فرف شام یا ناهار
sanitate دارای لوازم بهداشتی کردن
deadlined equipment لوازم و تجهیزات از کار افتاده
toiletry لوازم ارایش اسباب توالت
duffle لوازم واثاثه قابل حمل
flash lamp لامپ پر نور عکاسی
photoflash فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
camera axis محور دوربین عکاسی
photographically از روی علم عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
to print out چاپ کردن در عکاسی
vidicon لوله دوربین عکاسی
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
telephotography عکاسی از راه دور
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
safelight چراغ تاریکخانه عکاسی
fixer دوای ثبوت عکاسی
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
heliocheomy عکاسی بارنگ طبیعی
image format اندازه فیلم عکاسی
image format اندازه شیشه عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
fan cameras دوربینهای عکاسی منظرهای
negative photo plane افق شیشه عکاسی
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
stock in trade لوازم وابزار کار فوت وفن
manifest destiny لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantries شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings لوازم نصب شده روی وسیله
folded optics وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
flashbulbs لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulb لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
tote road جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
I expended all my capital on equipment. تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
bedclothes لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
ground position نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
photogravure گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com