Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
kidney bean
لوبیا قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
sweet pancake
زو لوبیا
French bean
لوبیا
french or haricot bean
لوبیا
frijol
لوبیا
frijole
لوبیا
kidney bean
لوبیا
French beans
لوبیا
bean
لوبیا
beans
لوبیا
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
french beans
لوبیا سبز
snap bean
لوبیا سبز
wax bean
لوبیا چیتی
green beans
لوبیا سبز
string bean
انواع لوبیا سبز
string beans
انواع لوبیا سبز
black-eyed peas
لوبیا چشم بلبلی
shell bean
دانه مغذی لوبیا
haricot
خوراک راگو با لوبیا سبز
haricots
خوراک راگو با لوبیا سبز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
succotash
غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
soybean
دانهی لوبیا مانند این گیاه
legumen
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
lima bean
نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
beanpole
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
laky a
قرمز
vermeil
قرمز
bloodshot
قرمز
rubric
خط قرمز
vinaceous
قرمز
vermillion
قرمز
erythroid
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
red line
خط قرمز
vermilion
قرمز
erythrean
قرمز
sanguineous
قرمز
aka
قرمز
gules
قرمز
raddle
گل قرمز
ponceau
قرمز
rubrics
خط قرمز
reddest
قرمز
redder
قرمز
redheads
مو قرمز
redhead
مو قرمز
red
<adj.>
قرمز
reds
قرمز
congo red
قرمز کنگو
crimson
قرمز روناسی
infrared
زیر قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
redlining
خط قرمز کشیدن
infra-red
زیر قرمز
Cayenne
فلفل قرمز
minium
اکسید قرمز
rubefacient
قرمز کننده
roucou
قرمز بویا
rosily
برنگ قرمز
red light
چراغ قرمز
caramel
مایل به قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
reddened
قرمز شدن
rel pole
قطب قرمز
red lights
چراغ قرمز
body brick
اجر قرمز
bright red
قرمز روشن
cresol red
قرمز کرزول
infrared
مادون قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
red lead
سرب قرمز
red card
کارت قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
red brick
اجر قرمز
neutral red
قرمز خنثی
chilli pepper
فلفل قرمز
hot pepper
فلفل قرمز
phenol red
قرمز فنول
dressed inred
قرمز پوش
red lips
لبهای قرمز
nacarat
قرمز روشن
red nucleus
هسته قرمز
infera red
مادون قرمز
infra red
زیر قرمز
scarlet
قرمز لاکی
red letter
با حروف قرمز
first class brick
اجر قرمز
scarlet
قرمز جگری
oxide of copper
توتیای قرمز
hot line
تلفن قرمز
reddens
قرمز شدن
elm
نارون قرمز
elms
نارون قرمز
red peppers
فلفل قرمز
angrier
قرمز شده
angriest
قرمز شده
angry
قرمز شده
ladyfinger
فلفل قرمز
reddens
قرمز کردن
reddening
قرمز شدن
reddening
قرمز کردن
flushing
قرمز کردن
flushes
قرمز کردن
flush
قرمز کردن
ruddy
قرمز رنگ
hot lines
تلفن قرمز
redden
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
red pepper
فلفل قرمز
safflower carmine
قرمز کافیشه
cochineal
قرمز دانه
cochineal
قرمز شراب کش
ruffous
قرمز کم رنگ
methyl red
قرمز متیل
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
minium
شنجرف قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
rubious
قرمز یاقوتی
encrimson
قرمز کردن
rubescent
قرمز شونده
rubefy
قرمز کردن
rufous
قرمز کم رنگ
goldfish
ماهی قرمز
gold fish
ماهی قرمز
staring red
قرمز زننده
martagon
سوسن قرمز
caramels
مایل به قرمز
crimson
قرمز سیر
rubefaction
قرمز سازی
light red
رنگ قرمز روشن
near infrared
زیر قرمز نزدیک
ochreish
قرمز چون گل اخری
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
rubricate
قرمز نشان دادن
rubricize
قرمز نشان دادن
rudd
ماهی گول قرمز
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
zincite
اکسید قرمز روی
ultrared
انطرف اشعه قرمز
roset
رنگ نفاشی قرمز
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
carmine
نوعی رنگ قرمز
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
pyrope
لعل قرمز سیر
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
rubiginous
برنگ قرمز اجری
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
red zinc ore
اکسید قرمز روی
ruby zinc
اکسید قرمز روی
spatalite
اکسید قرمز روی
vermeil
لعل قرمز رنگ
bloodier
خون الود قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
bloody
خون الود قرمز
red tape
نوار باریک قرمز
clarets
نوعی شراب قرمز
scarlet
قرمز مایل به زرد
sanguine
قرمز برنگ خون
claret
نوعی شراب قرمز
fireback
قرقاول پشت قرمز
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
far infrared
زیر قرمز دور
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
bloodiest
خون الود قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
magenta
یکجور رنگ قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
dunlin
ابیای پشت قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
crimson
لاکی قرمز کردن
rubicund
رنگ مایل به قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
rubella
قرمز کننده پوست
infrared absorption
جذب زیر قرمز
hot pepper
بوته فلفل قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
auburn
قهوهای مایل به قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
plover page
ابیای پشت قرمز
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
petunia
رنگ قرمز مایل بابی
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...