Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
English
Persian
maneuvering board
لوحه مانور
Other Matches
plaque
لوحه
plates
لوحه
plaques
لوحه
brede
لوحه
tablet
لوحه
slab
لوحه
tablets
لوحه
signboards
لوحه
signboard
لوحه
slabs
لوحه
plate
لوحه
gravestones
لوحه قبر
plate
لوحه روکش
plates
لوحه روکش
slab ingot
شمش لوحه
duty roster
لوحه نگهبانی
maneuvering board
لوحه سینماتیک
organization chart
لوحه سازمان
sign writer
لوحه نویس
gravestone
لوحه قبر
slat
لوحه سنگ باریک
slats
لوحه سنگ باریک
pallette
لوحه ارایش پالت
test chart
لوحه بینایی سنجی
traffic sign
لوحه نشانه گذاری
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
slabbing mill
دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill
دستگاه نورد لوحه
billet slip
لوحه اسکان افراد
battle bill
لوحه جنگی ناو
memorialist
نویسنده یاد بود یا لوحه
memorial
لوحه یادبود وابسته به حافظه
enamel plaque
لوحه فلزی میناکاری شده
memorials
لوحه یادبود وابسته به حافظه
pax
لوحه تمثال عیسی ومریم
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
woodcut
گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
abacus
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
maneuver
مانور
ease of movement
مانور
shunting
مانور
palettes
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palette
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
joint exercise
مانور مشترک
handles
مانور کردن
handle
مانور کردن
exercised
مانور نظامی
exercise
مانور نظامی
umpires
داور مانور
exercise term
عنوان مانور
combat exercise
مانور جنگی
exercise commander
فرمانده مانور
free maneuver
مانور ازاد
exercises
مانور نظامی
ship handling
مانور با کشتی
umpiring
داور مانور
plan of maneuver
طرح مانور
umpired
داور مانور
umpire
داور مانور
scheme of maneuver
طرح مانور
maneuver and fire
اتش و مانور
mass of maneuver
حجم مانور
maneuverability
قابلیت مانور
fire and maneuver
اتش و مانور
quartermaster's notebook
دفتر مانور ناو
sea room
شعاع مانور دریایی
exercise code word
رمز عملیات مانور
wishbone t
نوعی طرح مانور
gate operating deck
سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform
سکوی مانور دریچه ها
out maneuver
تفوق جستن در مانور
tight t
طرح اصلی مانور تی
williamson turn
نوعی مانور دریایی
map maneuver
مانور روی نقشه
wishbones
نوعی طرح مانور
maneuvred
طرح کردن مانور
manoeuvring
طرح کردن مانور
wishbone
نوعی طرح مانور
manoeuvres
طرح کردن مانور
manoeuvred
طرح کردن مانور
maneuvring
طرح کردن مانور
bump and go
نوعی مانور دفاعی
bump and run
نوعی مانور دفاعی
maneuvres
طرح کردن مانور
manoeuvre
طرح کردن مانور
controlled exercise
مانور کنترل شده
maneuvring
مشق کردن مانور دادن
manoeuvring
مشق کردن مانور دادن
maneuvres
مشق کردن مانور دادن
ease of movement
سهولت حرکت راحتی مانور
maneuvred
مشق کردن مانور دادن
out maneuver
برتری مانور پیدا کردن
maneuvering board
تابلوی نمایش مانور ناوها
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
manoeuvres
مشق کردن مانور دادن
maneuver
حرکت جنگی مانور کردن
ground game
روش استفاده از مانور دویدن
flying wedge
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
manoeuvred
مشق کردن مانور دادن
manoeuvre
مشق کردن مانور دادن
feinted
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
clamp anf rake
مانور برای کنترل گوی درمواجه
wingover
مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
deropement
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
garryowen
مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
feints
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
drifts
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifted
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
monuments
لوحه تاریخی اثر تاریخی
monument
لوحه تاریخی اثر تاریخی
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
island pullout
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
naked reverse
حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
exercise program
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
classification yard
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com