English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cartouche لوح نوشته مزین
Other Matches
adorned مزین
figurate مزین
clad مزین
ornamented مزین
illustrating مزین شدن
illustrates مزین شدن
dresses مزین کردن
dress مزین کردن
ouch مزین ساختن
illustrate مزین شدن
grnish مزین کردن
primp مزین ساختن
bedight مزین ساختن
star spangled مزین به ستاره
peacock مزین به پرطاووس
peacocks مزین به پرطاووس
lilied مزین به سوسن
ornate مزین مصنوع
draped باپارچه مزین کردن
drape باپارچه مزین کردن
impearl بامروارید مزین کردن
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
tapestried مزین به پارچه مبلی
draping باپارچه مزین کردن
drapes باپارچه مزین کردن
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
spangles درخشش باپولک مزین کردن
spangle درخشش باپولک مزین کردن
mense نزاکت داشتن مزین ساختن
emboss مزین کردن پرجلوه ساختن
cushions با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushioning با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushioned با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushion با کوسن وبالش نرم مزین کردن
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
gin-palace [خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
gopura [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
furnish مزین کردن تهیه کردن
furnishes مزین کردن تهیه کردن
furnishing مزین کردن تهیه کردن
beset مزین کردن حمله کردن بر
besets مزین کردن حمله کردن بر
deposition نوشته
record نوشته
opus نوشته
scrip نوشته
opuses نوشته
letter نوشته
writs نوشته
epigraph نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
letters نوشته
inscription نوشته
texts نوشته
text نوشته
paper work نوشته
inscriptions نوشته
papeteries نوشته
writ نوشته
depositions نوشته
writings نوشته نوشتجات
manuscript دست نوشته
petroglyph سنگ نوشته
petrograph سنگ نوشته
cryptograph نوشته رمزی
cryptogram نوشته رمزی
writing نوشته نوشتجات
hand writing دست نوشته
it is written that نوشته اندکه
chirograph دست نوشته
ancient manuscript نوشته قدیمی
hierogram نوشته قدس
handwriting دست نوشته
callout نوشته راهنما
pseudograph نوشته جعلی
written نوشته شده
numerals عدد نوشته شده و..
application معمولا به صورت نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
number عدد نوشته شده
numbers عدد نوشته شده
letter press نوشته وابسته به عکسها
it is written that نوشته شده است که
pornography نوشته شهوت انگیز
triglot به سه زبان نوشته شده
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
numeral عدد نوشته شده و..
poison pen نوشته غرض الود
inscription نقش نوشته خطی
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
graphically بطور نوشته یا منقوش
psychogram پیام نوشته روح
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
packaged software بسته پیش نوشته
overwrite نوشته داده در محلی
inscriptions نقش نوشته خطی
repetitive letter نوشته شده است
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
bilingual بدو زبان نوشته شده
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
writings چیزی که نوشته شده است
legend نوشته روی سکه ومدال
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
epitaph نوشته روی سنگ قبر
legends نوشته روی سکه ومدال
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
superscription عنوان نوشته روی چیزی
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
writing چیزی که نوشته شده است
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
brooch گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notations عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
direct دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
user نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com