Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English
Persian
swivel
لولای پاشنه گرد
swivelled
لولای پاشنه گرد
swivels
لولای پاشنه گرد
Other Matches
heels
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
inside hinge
لولای داخلی
piano hinge
لولای قدی
joint hinge
لولای قدی
wire hinge
لولای سیمی
fixed pivot
لولای ثابت
camera nadir
خط لولای دوربین
knuckle joint
لولای مفصلی
turning points
نقطه لولای چرخش
knuckle joint
لولای بند دار
butt
لبه لولای فرنگی
butts
لبه لولای فرنگی
turning point
نقطه لولای چرخش
butted
لبه لولای فرنگی
pintle center
مرکز لولای جنگ افزار
the door swung open
در روی لولای خودچرخیده است
orbit point
نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
hinges
لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinge
لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
creaks
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
photo nadir
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
heel
ته پاشنه کف
waked
کف پاشنه
triggers
پاشنه
heel
پاشنه
talon
پاشنه پا پاشنه
wakes
کف پاشنه
talons
پاشنه پا پاشنه
wake
کف پاشنه
bridge shoe
پاشنه پل
bridge shoe
پاشنه
after castle
پاشنه
door hinge
پاشنه
door hinge
پاشنه در
sterns
پاشنه
sternest
پاشنه
sterner
پاشنه
stern
پاشنه
heels
پاشنه سد
heels
پاشنه در
heelpiece
پاشنه
heels
ته پاشنه کف
heels
پاشنه
heel
پاشنه سد
heel
پاشنه در
bridge seat
پاشنه پل
triggered
پاشنه
trigger
پاشنه
cup
پاشنه در
cupped
پاشنه در
upstream toe
پاشنه سد
quarter deck
پاشنه
pivots
پاشنه در
shoe lift
پاشنه کش
cups
پاشنه در
door-furniture
پاشنه ی در
pivoted
پاشنه در
shoe
پاشنه
shoeing
پاشنه
shoes
پاشنه
pivot
پاشنه در
overtaking light
پاشنه
pivot footstep
پاشنه
following sea
موج پاشنه
heel loop
قوس پاشنه
heel and toe
با پنجه و پاشنه
fantail
پاشنه ناو
heel
پاشنه
[کفش]
dwi chook
پشت پاشنه پا
calcaneum
استخوان پاشنه
dead astern
درست پاشنه
heel cut
محافظ پاشنه پا
heeler
پاشنه ساز
kick with the heel
ضربه با پاشنه پا
kedge anchor
لنگر پاشنه
mizzen sail
بادبان پاشنه
poop deck
بالاترین پل پاشنه
quarter boom
بوم پاشنه
quarter boom
تیرک پاشنه
stern rope
طناب پاشنه
tiller flat
سکان پاشنه
heeltap
لایی پاشنه
to take to ones heels
پاشنه راورکشیدن
toe protection
پاشنه بندی
heelpiece
پاشنه پوش
transom stern
پاشنه تخت
transom stern
پاشنه صاف
trim aft
نشست پاشنه
trunnion
پاشنه افقی
pivot instep kick
ضربه با پاشنه پا
bootjack
پاشنه کش چکمه
sterner
پاشنه ناو
pivot
پاشنه گردان
step
پاشنه کفش
sternest
پاشنه ناو
pivoted
پاشنه گردان
abaft
به سمت پاشنه
stern
پاشنه ناو
aft spring
اسپرینگ پاشنه
shoehorn
پاشنه کش کفش
after turret
توپ پاشنه
boat tail
پاشنه قایق
stepping
پاشنه کفش
slipshod
پاشنه خوابیده
shoehorns
پاشنه کش کفش
aftermost
نزدیک پاشنه
sterns
پاشنه ناو
pivots
پاشنه گردان
on the quarter
در جهت پاشنه ناو
pivots
پاشنه محور چرخ
pivoted
روی پاشنه چرخیدن
shoehorn
پاشنه کش بکار بردن
percussion gun
تفنگ پاشنه دار
pivot
پاشنه محور چرخ
stern hook
نفر پاشنه قایق
stern fast
طناب پاشنه قایق
splash board
سپر پاشنه قایق
stern post
ستون پاشنه ناو
pivots
روی پاشنه چرخیدن
running free
بادبانی با باد پاشنه
taffrail
نرده پاشنه ناو
sternfast
طناب پاشنه قایق
shoe
پاشنه کیل ناو
shoeing
پاشنه کیل ناو
shoes
پاشنه کیل ناو
shoehorns
پاشنه کش بکار بردن
top lift
طبقه زیرین پاشنه پا
sock
کفش راحتی بی پاشنه
fore foot
کیل ناو در پاشنه
pirouette
چرخ روی پاشنه
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
insteps
پاشنه جوراب یاکفش
ensign staff
میله پرچم پاشنه
after body
قسمت پاشنه ناو
instep
پاشنه جوراب یاکفش
block heel
نعلبند پاشنه اسب
by the stern
از طرف پاشنه ناو
pirouettes
چرخ روی پاشنه
drilling shoe
پاشنه ی مته کاری
pivot
روی پاشنه چرخیدن
heeltap
لایه پاشنه کفش
heel thrust
فشار پاشنه پا در پیچیدن
heel
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel
در پاشنه قرار گرفتن
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
pivoted
پاشنه محور چرخ
heels
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel kick
ضربه با پاشنه پا به عقب
sternway
پیشروی ناواز سمت پاشنه
pivots
روی پاشنه گشتن چرخیدن
stern tube
لوله اژدر پاشنه ناو
pivot
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted
روی پاشنه گشتن چرخیدن
snowplow
توقف با بردن پاشنه ها بعقب
chopine
نوعی کفش پاشنه بلند
dead astern
درست در سمت پاشنه ناو
fore and aft
امتداد سینه تا پاشنه ناو
huarache
کفش راحتی پاشنه کوتاه
trimmest
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
kickoff
ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
napoleon
چکمه پاشنه بلند ناپلئونی
trims
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
roughshod
دارای نعل پاشنه دار
brogan
چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
french heel
پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
skulls
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
hard starboard
ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
skull
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
drags
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
dragged
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drag
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
This door will not last (long)on its hinges .
<proverb>
این در به این پاشنه نمى ماند .
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
heels
کجی ناو پاشنه ناو
heel
کجی ناو پاشنه ناو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com