English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
Other Matches
to talk in a whisper بیخ گوشی سر گوشی سخن گفتن شرشر کردن
lather کف بدهان اوردن
foam کف بدهان اوردن
hand to mouth دست بدهان
hand-to-mouth دست بدهان
stomatic وابسته بدهان
foams کف بدهان اوردن
foaming کف بدهان اوردن
foamed کف بدهان اوردن
fistular لولهای
cannulated لولهای
tubular لولهای
tubiform لولهای
fistulous لولهای
tubulous لولهای
cylindrical لولهای
tubulose لولهای
pipelines لولهای
pipeline لولهای
cannulate لولهای
pipy لولهای
bore hole چاه لولهای
tubular radiator رادیاتور لولهای
tube well چاه لولهای
tube insulator مقره لولهای
tubular لولهای شکل
tubular condenser خازن لولهای
tubular mast دکل لولهای
tubular capacitor خازن لولهای
twingun توپ دو لولهای
poppet valve سوپاپ لولهای
spars الوار لولهای
tulip valve سوپاپ لولهای
tubularity حالت لولهای
tubular well چاه لولهای
tubular shaft محور لولهای
spar الوار لولهای
tubular scaffold داربست لولهای
tubular rivet پرچ لولهای
barrel drop ابشار لولهای
barrel outlet ابگیر لولهای
tubular pole دکل لولهای
sparred الوار لولهای
pipe organ ارغنون لولهای
roll paper کاغذ لولهای
pipe outlet ابگیر لولهای
pipe culvert ابگذر لولهای
false key خار لولهای
salverform لولهای شکل
four way چهار لولهای
salver shaped لولهای شکل
pipe aqueduct ناو لولهای
pipe aqueduct اباره لولهای
single gun color tube لامپ تصویر تک لولهای
tubular steel scaffold داربست لولهای فولادی
tubal لوله رحم لولهای
pipestill دستگاه تقطیر لولهای
multiple gun توپ چند لولهای
to pull at a pipe با کوشش اب از لولهای کشیدن
tricolor picture tube لامپ تصویر سه لولهای
tubulure دریچه کوچک لولهای
three gun picture tube لامپ تصویر سه لولهای
dash pot کمک فنر لولهای
pipe sand trap ماسه گیر لولهای
tubular transmission shaft محور انتقال لولهای
tubulose دارای گلهای کوچک لولهای
tubulous دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulation شکل لوله ترتیب لولهای
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulifloral دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
ac fittings رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
uniaural یک گوشی
headsets گوشی
binaural دو گوشی
sonifer گوشی
otophone گوشی
receiver گوشی
triangularity سه گوشی
headset گوشی
auric گوشی
head reciever گوشی
headphone گوشی
hand set گوشی
aural گوشی
head phone گوشی سر
telephone earphone گوشی
receivers گوشی
ear trumpet گوشی
triangular سه گوشی
headset گوشی سر
headsets گوشی سر
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
whispering بیخ گوشی
whispered بیخ گوشی
whisper بیخ گوشی
monaural hearing شنوایی یک گوشی
septangular هفت گوشی
entotic درون گوشی
stethoscope گوشی پزشکی
diotic stimulation تحریک دو گوشی
receiver گوشی تلفن
dichotic stimulation تحریک دو گوشی
dichotic listening شنود دو گوشی
receivers گوشی تلفن
telephone receiver گوشی تلفن
telephone earphone گوشی تلفن
stethoscopes گوشی طبی
stethoscope گوشی طبی
headsets گوشی سر تلفن
headset گوشی سر تلفن
head phone گوشی بی سیم
whispers بیخ گوشی
gamesomeness بازی گوشی
earphones گوشی تلفن
earphones بلندگوی گوشی
earphone گوشی تلفن
susurration بیخ گوشی
earphone بلندگوی گوشی
auricular گوشی سماعی
hand set گوشی تلفن
teleprinter کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
teleprinters کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
wire-tap نهان گوشی تلفنی
Please do not hang up! گوشی را نگه دارید!
head phone گوشی کلهای بی سیم
he rounded me in the ear that در گوشی بمن گفت
side tone صدای جانبی گوشی
stethoscopes گوشی ضربان سنج
thumb nut مهره گوشی دار
jacks باربردار قلاب گوشی
jack باربردار قلاب گوشی
stethoscope استتوسکوپ [گوشی پزشکی]
stethoscope گوشی ضربان سنج
otogenic tone زنگ زدن گوشی
wire-taps نهان گوشی تلفنی
thumb screw پیچ گوشی دار
otic وابسته بشنوایی گوشی
acoustical trumpet گوشی برای کرها
wire-tapping نهان گوشی تلفنی
wire-tapped نهان گوشی تلفنی
cordless phone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cordless [cordless telephone] گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cross-gable [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
stethoscopy معاینه بوسیله گوشی طبی
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
pegbox سرساز که جای گوشی انهاست
gavel [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
aural مربوط به گوش یا سامعه گوشی
cordless telephone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
pinhole سوراخ کردن برای گوشی یاز
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
stethoscopic وابسته به گوشی طبی یاضربان سنج
gables سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
ear tab گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
gable سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
ear cap گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
i had no idea he was going که او میرود
the train runs without a stop میرود
he is going میرود
fur ruff قسمت پشم دار دور کلاه گوشی
french telephone تلفن دارای گوشی ودهانی نصب بر روی یک دسته
presumedly احتمال میرود
the probability is احتمال میرود
it wont wash اگرانرابشویندرنگش میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
if he goes اگر او میرود
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
bleeder کسی که خونش میرود
bleeders کسی که خونش میرود
in all probability احتمال کلی میرود
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
head phone گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
gable سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gables سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
head set یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
where does this road lead to این راه بکجا میرود
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
Where does this road lead to? این جاده به کجا میرود؟
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
cat burglar <idiom> دزدی که از دیوار بالا میرود
moviegoers کسی که اغلب به سینما میرود
moviegoer کسی که اغلب به سینما میرود
saltigrade کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
grifter فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
night walker کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com