Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
stern tube
لوله اژدر پاشنه ناو
Other Matches
torpedo tube
لوله اژدر
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
heels
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
torpedoes
اژدر
torpedoed
اژدر
tinfish
اژدر
torpedo
اژدر
torpedoing
اژدر
war head
سر اژدر
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
snake
اژدر بنگال
go devil
اژدر کوچک
torpedo launch
پرتاب اژدر
snaked
اژدر بنگال
bangalore torpedo
اژدر بنگال
snakes
اژدر بنگال
astro
اژدر زیردریایی
torpedo boat
اژدر افکن
antisubmarine torpedo
اژدر ضد زیردریایی
torpedo tube
اژدر انداز
tinfish
اژدر دریایی
air torpedo
اژدر هوایی
ice breaker
اژدر یخ شکن
homing torpedo
اژدر تعقیبی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
torpedo run
مسافت طی شده اژدر
large leaved hybrid petunia
اطلسی دهن اژدر
torpedo tube
سکوی پرتاب اژدر
torpedo boat
ناوچه اژدر افکن
torpedo plane
هواپیمای اژدر افکن
torpedo retriever
قایق اژدر جمع کن
pt boat
ناوچه اژدر افکن
destroyer boat
قایق اژدر افکن
active acoustic torpedo
اژدر صوتی عامل
to torpedo
با اژدر حمله کردن
gyro angle
سمت پرتاب اژدر
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
torpedoman's mate
درجه دار متخصص اژدر
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
war head
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
talon
پاشنه پا پاشنه
bridge shoe
پاشنه پل
wake
کف پاشنه
pivot footstep
پاشنه
talons
پاشنه پا پاشنه
waked
کف پاشنه
upstream toe
پاشنه سد
wakes
کف پاشنه
door hinge
پاشنه در
triggered
پاشنه
sterner
پاشنه
trigger
پاشنه
bridge shoe
پاشنه
triggers
پاشنه
shoes
پاشنه
shoe
پاشنه
pivots
پاشنه در
pivoted
پاشنه در
shoeing
پاشنه
pivot
پاشنه در
heelpiece
پاشنه
cup
پاشنه در
overtaking light
پاشنه
cupped
پاشنه در
cups
پاشنه در
sterns
پاشنه
after castle
پاشنه
sternest
پاشنه
heel
پاشنه در
heel
پاشنه سد
shoe lift
پاشنه کش
heels
پاشنه
heels
ته پاشنه کف
heels
پاشنه در
heels
پاشنه سد
quarter deck
پاشنه
stern
پاشنه
heel
ته پاشنه کف
door hinge
پاشنه
door-furniture
پاشنه ی در
heel
پاشنه
bridge seat
پاشنه پل
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
toe protection
پاشنه بندی
dwi chook
پشت پاشنه پا
pivoted
پاشنه گردان
to take to ones heels
پاشنه راورکشیدن
after turret
توپ پاشنه
pivot
پاشنه گردان
step
پاشنه کفش
stepping
پاشنه کفش
aftermost
نزدیک پاشنه
quarter boom
بوم پاشنه
quarter boom
تیرک پاشنه
slipshod
پاشنه خوابیده
aft spring
اسپرینگ پاشنه
pivot instep kick
ضربه با پاشنه پا
heel loop
قوس پاشنه
bootjack
پاشنه کش چکمه
boat tail
پاشنه قایق
pivots
پاشنه گردان
dead astern
درست پاشنه
kick with the heel
ضربه با پاشنه پا
heeltap
لایی پاشنه
heelpiece
پاشنه پوش
heel
پاشنه
[کفش]
tiller flat
سکان پاشنه
shoehorn
پاشنه کش کفش
calcaneum
استخوان پاشنه
trunnion
پاشنه افقی
following sea
موج پاشنه
sternest
پاشنه ناو
shoehorns
پاشنه کش کفش
poop deck
بالاترین پل پاشنه
sterner
پاشنه ناو
stern
پاشنه ناو
kedge anchor
لنگر پاشنه
sterns
پاشنه ناو
mizzen sail
بادبان پاشنه
abaft
به سمت پاشنه
heeler
پاشنه ساز
transom stern
پاشنه تخت
stern rope
طناب پاشنه
transom stern
پاشنه صاف
heel cut
محافظ پاشنه پا
heel and toe
با پنجه و پاشنه
trim aft
نشست پاشنه
fantail
پاشنه ناو
drilling shoe
پاشنه ی مته کاری
shoeing
پاشنه کیل ناو
shoes
پاشنه کیل ناو
shoehorns
پاشنه کش بکار بردن
shoe
پاشنه کیل ناو
shoehorn
پاشنه کش بکار بردن
percussion gun
تفنگ پاشنه دار
swivel
لولای پاشنه گرد
sock
کفش راحتی بی پاشنه
sternfast
طناب پاشنه قایق
on the quarter
در جهت پاشنه ناو
taffrail
نرده پاشنه ناو
by the stern
از طرف پاشنه ناو
insteps
پاشنه جوراب یاکفش
instep
پاشنه جوراب یاکفش
heels
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heel
در پاشنه قرار گرفتن
heel
توپ را با پاشنه پا رد کردن
fore foot
کیل ناو در پاشنه
splash board
سپر پاشنه قایق
stern post
ستون پاشنه ناو
stern hook
نفر پاشنه قایق
stern fast
طناب پاشنه قایق
block heel
نعلبند پاشنه اسب
ensign staff
میله پرچم پاشنه
pirouette
چرخ روی پاشنه
pirouettes
چرخ روی پاشنه
pivot
روی پاشنه چرخیدن
pivoted
پاشنه محور چرخ
pivoted
روی پاشنه چرخیدن
pivots
روی پاشنه چرخیدن
top lift
طبقه زیرین پاشنه پا
after body
قسمت پاشنه ناو
swivels
لولای پاشنه گرد
swivelled
لولای پاشنه گرد
heeltap
لایه پاشنه کفش
pivot
پاشنه محور چرخ
running free
بادبانی با باد پاشنه
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
pivots
پاشنه محور چرخ
heel kick
ضربه با پاشنه پا به عقب
heel thrust
فشار پاشنه پا در پیچیدن
snowplow
توقف با بردن پاشنه ها بعقب
sternway
پیشروی ناواز سمت پاشنه
trimmest
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
chopine
نوعی کفش پاشنه بلند
kickoff
ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
dead astern
درست در سمت پاشنه ناو
trims
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
napoleon
چکمه پاشنه بلند ناپلئونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com