English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
breather tube لوله تهویه یا هواگیری
Other Matches
bleeding tube لوله هواگیری
vent pipe لوله تهویه
deaeration هواگیری
de aerating هواگیری
air condition دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
de aerator tray سینی هواگیری
air cock شیر هواگیری
bleeder screw پیچ هواگیری
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
charging point محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
ventilation تهویه
aerification تهویه
aeration تهویه
airing تهویه
heating/air conditioning equipment تهویه
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
arrow-loop شکاف تهویه
aerated تهویه کردن
aerate تهویه کردن
induced ventillation تهویه مصنوعی
air relife valve دریچه تهویه
ventilation سیستم تهویه
ventilation تهویه کردن
air conditioning تهویه مطبوع
ventilating equipment تجهیزات تهویه
ventilated تهویه کردن
air vent تهویه هوا
air relief cock مجرای تهویه
ventilator دستگاه تهویه
ventilators دستگاه تهویه
ventilating تهویه کردن
system of ventilation سیستم تهویه
vantilating system سیستم تهویه
air-conditioning تهویه هوا
ventilates تهویه کردن
natural ventilation تهویه طبیعی
aerating تهویه کردن
aerates تهویه کردن
trunking کانال تهویه
ventilate تهویه کردن
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
air machine ماشین تهویه معدن
air-conditioners دستگاه تهویه مطبوع
sewer ventilation تهویه شبکه فاضلاب
air space ratio درجه تهویه خاک
air-conditioner دستگاه تهویه مطبوع
air conditioner دستگاه تهویه مطبوع
ventilatory تهویه دار تهویهای
ventilated تهویه کردن هوا دادن به
ventilating تهویه کردن هوا دادن به
ventilate تهویه کردن هوا دادن به
ventilates تهویه کردن هوا دادن به
wind wing پنجره کوچک تهویه اتومبیل
air-hole [تهویه فضای خالی سرداب]
aeration irrigation ابیاری برای تهویه خاک
Is there air conditioning? آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
turbofan دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
plenum method طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
pipelines خط لوله
blast main لوله دم
pipe line خط لوله
hosing لوله
tubes لوله
clip لوله
clipped لوله
clippings لوله
clips لوله
pipeline خط لوله
hoses لوله
rolls لوله
rolled لوله
roll لوله
spouts لوله
spouting لوله
spouted لوله
downtake لوله
spout لوله
hickey لوله خم کن
bore لوله
fire hose لوله اب
valve لوله
valves لوله
chimney لوله
chimneys لوله
ductile لوله شو
drain pipe لوله
bores لوله
hose لوله
hosed لوله
blast pipe لوله دم
pipe cutter لوله بر
pipe fitter لوله کش
pipe layer لوله کش
noses سر لوله
pipe لوله
piped لوله
discharge head سر لوله
nose سر لوله
stave لوله اب
cylinder لوله
tubulation لوله
hosepipe لوله
plumber لوله کش
conduits لوله
nozzle سر لوله اب
cylinders لوله
plumbers لوله کش
tube cutter لوله بر
sequacious لوله شو
nozzles سر لوله اب
cannons لوله
conduit لوله
water pipe لوله اب
duct لوله اب
rouleau لوله
tube لوله
cannon لوله
cast iron pipe لوله چدنی
discahrge pipe لوله تخلیه
copper pipe لوله مسی
field drain pipe لوله زهکشی
exhaust pipe لوله اگزوز
copper tube لوله مسی
warning pipe لوله سرریز
corrugated tube لوله موجدار
coppering مس گیری لوله
warning pipe لوله خبر
acetylene cylinder لوله استیلن
waste pipe لوله زهکش
electric lead pipe لوله برکمن
ductule لوله کوچک
earth ware لوله سفالی
earthenware pipe لوله سفالین
education pipe لوله تخلیه
electron tube لوله الکترون
wind pipe لوله هوا
end plug درپوش لوله
wind pipe لوله هواکش
exhaust pipe لوله خروجی
drain cock لوله تخلیه
weephole لوله جداری
down pipes لوله ناودان
well lining hoop لوله چاه اب
feed pipe لوله تغذیه
drain pipe لوله زهکشی
drawtube لوله دوربین
drill pipe لوله حفرکن
drying tube لوله نمگیر
enteron لوله هاضمه
socket دو راهی لوله
hydraulic line خط لوله هیدرولیکی
hydraulic pipe خط لوله هیدرولیکی
blind pipe لوله غیرمشبک
blind pipe لوله کور
boring pipe لوله حفاری
bourdon tube لوله بوردون
bustle pipe لوله حلقوی
bx cable لوله ب ایکس
axis of the bore محور لوله
articulated pipe لوله تاشو
applicator سر لوله شیپوری
air vessel لوله تنفسی
by pass لوله فرعی
cable shield لوله کابل
cast pipe لوله چدنی
concrete pipe لوله بتنی
concrete pipe لوله سیمانی
conduit rodding فنرگذرانی از لوله
rodding a conduit فنرگذرانی از لوله
conduit wire لوله برگمن
colling water pipe لوله اب سرد
dome-pot لوله سفالی
canula لوله جراحی
capillary tube لوله موئین
capillary tube لوله مویین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com