Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
Other Matches
flexible brake tubing
لوله قابل انعطاف ترمز
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
flexible
قابل انعطاف
pliable
قابل انعطاف
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
flexible cord
سیم قابل انعطاف
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
lock step
غیر قابل انعطاف
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
flexible shaft
محور قابل انعطاف
thimbles
لوله فلزی کوتاه
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
thimble
لوله فلزی کوتاه
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
unchangeably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
utilidor
لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
helical wave guide
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
chip
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chips
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
knife rest
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
inflexions
انعطاف
inflexion
انعطاف
inflection
انعطاف
inflections
انعطاف
plasticity
انعطاف
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
flexibility
قابلیت انعطاف
rigid
انعطاف ناپذیر
uncompromising
غیرقابل انعطاف
resile
انعطاف داشتن
inflexibility
انعطاف ناپذیری
uncompromisingly
غیرقابل انعطاف
rigidity
انعطاف ناپذیری
supple
انعطاف پذیر
malleability
قابلیت انعطاف
flexibtlity
انعطاف پذیری
flexible
انعطاف پذیر
pliability
قابلت انعطاف
elastic
انعطاف پذیر
plasticity
انعطاف پذیری
flexibility
انعطاف پذیری
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
flexible price
قیمت انعطاف پذیر
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
waxy flexibility
انعطاف پذیری مومی
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
flexible pavement
شوسه انعطاف پذیر
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
malleable
نرم وقابل انعطاف
flexible tariff
تعرفه انعطاف پذیر
nonflexible price
قیمت انعطاف ناپذیر
economic flexibility
انعطاف پذیری اقتصادی
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
flexible
انعطاف پذیر تا شدنی
intortion
پیچش ساقه انعطاف
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
price responsiveness
انعطاف پذیری قیمت
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
soft
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
flexibilitas cerea
انعطاف پذیری مومی
smooth
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
metalloid
فلزی
bimetallic
دو فلزی
metallic
فلزی
monometallism
یک فلزی
cladding
اب فلزی
metal rule
خط کش فلزی
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
metal
فلزی کردن
bimetalism
سیستم دو فلزی
clasping
گره فلزی
tip staff
عصای سر فلزی
clasps
گره فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
buckles
تسمه فلزی
wire mesh
شبکه فلزی
clasp
گره فلزی
hollow ware
ادوات فلزی
galvanised
اب فلزی دادن
hard ware
فروف فلزی
lapping head
سمبه فلزی
try square
گونیای فلزی
metals
جسم فلزی
non metallic
غیر فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal lath
شبکه فلزی
stave
نوار فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
buckled
تسمه فلزی
thimble
چشمی فلزی
armature
میله فلزی
sheets
ورق فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
cladding
روکش فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
pannikin
فنجان فلزی
titanium
عنصر فلزی
thimble eye
چشمی فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
thimbles
چشمی فلزی
metal industries
صنایع فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
metals
فلزی کردن
buckle
تسمه فلزی
metal coat
روکش فلزی
all metal type tube
لامپ فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
metal rod
میله فلزی
sheet piling
سپر فلزی
metallic luster
جلای فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
cable
طناب فلزی
metallic paints
رنگهای فلزی
metallic soap
صابون فلزی
metallizo
فلزی کردن
metal
جسم فلزی
ribbon
نوار فلزی
cabled
طناب فلزی
metallic filament
افروزه فلزی
shim
لایی فلزی
metallic arc
قوس فلزی
flitter
پولک فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
metallic circuit
مدار فلزی
metallic conduction
رسانش فلزی
metallic currency
پول فلزی
metallic electrode
الکترود فلزی
scaffold
داربست فلزی
ribbons
نوار فلزی
carcase
اسکلت فلزی
clasped
گره فلزی
metal ware
آلات فلزی
lockers
کابینت فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
galvanises
اب فلزی دادن
straps
تسمه فلزی
sheet
ورق فلزی
strap
تسمه فلزی
cleat
تسمه فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal type tube
لامپ فلزی
aneroid
جوسنج فلزی
galvanising
اب فلزی دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com