Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
channelling |
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها |
|
|
Other Matches |
|
duct |
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد |
cable duct |
لوله محافظ کابل برق |
conduit |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
conduits |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
crash protected |
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است |
jack ring |
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود |
casing |
لوله محافظ |
casings |
لوله محافظ |
cable shield |
لوله کابل |
racks |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
wracked |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
rack |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
wracks |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
racked |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
trenches |
شیار لوله قرارگیری کابل |
trench |
شیار لوله قرارگیری کابل |
culverts |
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی |
culvert |
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی |
burster tube |
لوله حاوی منفجرکننده |
capsules |
لوله حاوی مواد منفجره |
capsule |
لوله حاوی مواد منفجره |
control rod |
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند |
surge protector |
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق |
escorts |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
escorted |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
escort |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
escorting |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
intubate |
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust |
drop cable |
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند. |
times |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
timed |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
time |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
guarding |
صفحه محافظ روکش محافظ |
guard |
صفحه محافظ روکش محافظ |
guards |
صفحه محافظ روکش محافظ |
shields |
بدنه محافظ دیواره محافظ |
shield |
بدنه محافظ دیواره محافظ |
TDR |
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن |
ethernet |
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور |
T connector |
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند |
hose |
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی |
hosed |
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی |
hoses |
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی |
hosing |
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی |
elvate |
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
go devil |
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت |
muzzle burst |
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ |
breech end |
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله |
localtalk |
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند |
thermionic tube |
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی |
cannon |
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار |
cannons |
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار |
envelopes |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
envelope |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
rigatoni |
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه |
vas deferens |
لوله خروجی بیضه لوله منی |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
spigot |
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد |
water pipe |
لوله مخصوص لوله کشی اب |
oviduct |
لوله رحمی لوله فالوپ |
to pipeline |
با خط لوله لوله کشی کردن |
sockets |
بست لوله دوراهی لوله |
master |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
masters |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
mastered |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
pipeline assets |
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
operation |
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد |
flash tube |
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار |
cable assembly |
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل |
back to battery |
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ |
circulars |
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است |
circular |
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است |
collimating sight |
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف |
keepers |
محافظ |
preserver |
محافظ |
screening, screenings |
محافظ |
keeper |
محافظ |
screened |
محافظ |
screen |
محافظ |
screens |
محافظ |
protective |
محافظ |
preservatives |
محافظ |
preservative |
محافظ |
guard |
محافظ |
guarding |
محافظ |
guards |
محافظ |
shelterer |
محافظ |
herder |
محافظ |
guardians |
محافظ |
guardian |
محافظ |
backing material |
مواد محافظ |
escort guard |
گارد محافظ |
jet blast deflector |
توری محافظ |
squirrel cage |
قفسه محافظ |
shielded plate |
صفحه محافظ |
frigates |
ناو محافظ |
light shield |
محافظ نور |
soil saving dam |
سد محافظ خاک |
line choking coil |
پیچک محافظ |
guard plank |
تخته محافظ |
line choking coil |
پیچک محافظ خط |
frigate |
ناو محافظ |
banch wall |
دیواره محافظ |
heel cut |
محافظ پاشنه پا |
exposure suit |
لباس محافظ |
protective reactor |
راکتانس محافظ |
protective switch |
کلید محافظ |
protective cover |
روکش محافظ |
protective contact |
کنتاکت محافظ |
protective clothing |
روپوش محافظ |
mouthguard |
محافظ دندان |
fender curbs |
جدول محافظ |
vizard |
نقاب محافظ |
face guard |
ماسک محافظ |
protect fuse |
فیوز محافظ |
preservative coating |
روکش محافظ |
sustentacular |
نگهدارنده محافظ |
surveillant |
محافظ بپا |
pod |
پوسته محافظ |
pods |
پوسته محافظ |
protective earthing |
زمین محافظ |
bulwark |
دیواره محافظ |
thoracopods |
قفسه محافظ |
guards |
محافظ گارد |
controlled atmosphere |
گاز محافظ |
cowling |
روپوش محافظ |
helmets |
ماسک محافظ |
conservator |
نگهدارنده محافظ |
helmet |
ماسک محافظ |
guarding |
محافظ گارد |
parried |
محافظ باش |
parrying |
محافظ باش |
keeper [protector] [presever] |
نگاهدار [محافظ ] |
goggles |
عینک محافظ |
parry |
محافظ باش |
guard |
محافظ گارد |
parries |
محافظ باش |
bulwarks |
دیواره محافظ |
shell |
عامل محافظ حفاظ |
brazing atmosphere |
گاز محافظ جوش |
bib |
محافظ گلوی شمشیرباز |
face mask |
ماسک محافظ صورت |
bracer |
محافظ بازوی کمانگیر |
wardress |
نگهبان و محافظ زن در زندان |
protection hood |
کلاهک یا روپوش محافظ |
facings |
روکش محافظ دیوار |
facing |
روکش محافظ دیوار |
hoods |
پوشش محافظ چیزی |
hood |
پوشش محافظ چیزی |
shells |
عامل محافظ حفاظ |
protective coat |
لایه یا قشر محافظ |
glacis |
حصاریا مانع محافظ |
windshield |
شیشه محافظ باد |
windshields |
شیشه محافظ باد |
radiator grille |
شبکه محافظ رادیاتور |
loricate |
دارای پوسته محافظ |
chain case |
جعبه محافظ زنجیر |
shield |
حفاظ پوشش محافظ |
protective layer |
لایه یا روکش محافظ |
shields |
حفاظ پوشش محافظ |
tutelary |
دارای محافظ وحامی |
protective gas welding |
جوشکاری با گاز محافظ |
bibs |
محافظ گلوی شمشیرباز |
fire curtain |
پرده محافظ اتش |
shelling |
عامل محافظ حفاظ |
sconce |
پرده یاپوشش محافظ |
handshield |
سپر محافظ جوشکاری |
leathers |
لباس چرمی محافظ |
packing |
ماده محافظ کالاها. |
coquille |
محافظ دست شمشیرباز |
escort of the standard |
گارد محافظ پرچم |
escort of the color |
گارد محافظ پرچم |
bent |
محافظ قالب بتن |
on guard |
بحالت محافظ باش |
voltage surge protector |
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی |
concierge |
پلیس محافظ درب ورودی |
fault current protective switch |
کلید محافظ جریان خطا |
anti skid chain |
زنجیر محافظ در برابر لغزش |
lifeguards |
نجات غریق محافظ شخصی |
lifeguard |
نجات غریق محافظ شخصی |
radiator shutter |
پنجره فلزی محافظ رادیاتور |
eave |
[محافظ روی پشت بام] |
enclosures |
پوشش محافظ برای وسیلهای |
enclosure |
پوشش محافظ برای وسیلهای |
scattershield |
پوشش محافظ کلاچ و پدال |
escort ship |
ناو محافظ کاروان دریایی |
dustcover |
پوشش محافظ برای یک ماشین |
concierges |
پلیس محافظ درب ورودی |
fault tension protective switch |
کلید محافظ ولتاژ عیب |
cases |
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار |
slip |
محل توپگیر پشت محافظ میله |
radome |
پوشش محافظ روی رادار یاانتن |
armguard |
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر |
household troops |
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده |
slipped |
محل توپگیر پشت محافظ میله |
plastron |
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز |
screen saver utility |
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش |