Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
cable duct
لوله محافظ کابل برق
Search result with all words
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
Other Matches
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
casing
لوله محافظ
casings
لوله محافظ
cable shield
لوله کابل
trenches
شیار لوله قرارگیری کابل
trench
شیار لوله قرارگیری کابل
culverts
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
بست لوله دوراهی لوله
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
guardian
محافظ
protective
محافظ
keeper
محافظ
herder
محافظ
guardians
محافظ
guard
محافظ
preserver
محافظ
preservative
محافظ
guards
محافظ
preservatives
محافظ
keepers
محافظ
guarding
محافظ
screens
محافظ
screening, screenings
محافظ
screened
محافظ
shelterer
محافظ
screen
محافظ
surveillant
محافظ بپا
protective reactor
راکتانس محافظ
protective switch
کلید محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
protect fuse
فیوز محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
cowling
روپوش محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
protective cover
روکش محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
pod
پوسته محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
frigate
ناو محافظ
frigates
ناو محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
protective earthing
زمین محافظ
pods
پوسته محافظ
escort guard
گارد محافظ
guard plank
تخته محافظ
preservative coating
روکش محافظ
guards
محافظ گارد
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
parrying
محافظ باش
jet blast deflector
توری محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
heel cut
محافظ پاشنه پا
helmets
ماسک محافظ
bulwark
دیواره محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
parried
محافظ باش
parries
محافظ باش
parry
محافظ باش
light shield
محافظ نور
banch wall
دیواره محافظ
backing material
مواد محافظ
fender curbs
جدول محافظ
mouthguard
محافظ دندان
face guard
ماسک محافظ
vizard
نقاب محافظ
exposure suit
لباس محافظ
guarding
محافظ گارد
line choking coil
پیچک محافظ خط
line choking coil
پیچک محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
helmet
ماسک محافظ
protective layer
لایه یا روکش محافظ
face mask
ماسک محافظ صورت
on guard
بحالت محافظ باش
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
leathers
لباس چرمی محافظ
bent
محافظ قالب بتن
coquille
محافظ دست شمشیرباز
packing
ماده محافظ کالاها.
fire curtain
پرده محافظ اتش
loricate
دارای پوسته محافظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
glacis
حصاریا مانع محافظ
escort of the color
گارد محافظ پرچم
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
chain case
جعبه محافظ زنجیر
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
hoods
پوشش محافظ چیزی
handshield
سپر محافظ جوشکاری
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
windshields
شیشه محافظ باد
windshield
شیشه محافظ باد
tutelary
دارای محافظ وحامی
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
shell
عامل محافظ حفاظ
shelling
عامل محافظ حفاظ
shells
عامل محافظ حفاظ
hood
پوشش محافظ چیزی
shield
حفاظ پوشش محافظ
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
facing
روکش محافظ دیوار
facings
روکش محافظ دیوار
shields
حفاظ پوشش محافظ
sconce
پرده یاپوشش محافظ
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
eave
[محافظ روی پشت بام]
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
cable head
سر کابل
cable clip
پل کابل
cable
کابل
Kabul
کابل
cabled
کابل
own ship's course bus
کابل او اس سی
cable assembly
کابل
cabling
کابل
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
flexible cable
کابل خم پذیر
cable block
مجموعه کابل
cable cleat
بست کابل
cable block
قسمت کابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com