English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
English Persian
casing لوله گذاری چاه
casings لوله گذاری چاه
Search result with all words
tubing لوله گذاری
casing لوله گذاری
casings لوله گذاری
piping لوله گذاری
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
lineation خط گذاری
coding کد گذاری
indention تو گذاری
investments سرمایه گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
pricing قیمت گذاری
scaling مقیاس گذاری
ovulation تخمک گذاری
sanding ماسه گذاری
costing قیمت گذاری
costing هزینه گذاری
investment سرمایه گذاری
insertion جوف گذاری
trapping تله گذاری
coding کد گذاری چیزی
undervaluation کم ارزش گذاری
setting کار گذاری
settings کار گذاری
demomination نام گذاری
indentation دندانه گذاری
indentations دندانه گذاری
dimensioning اندازه گذاری
nomography فن قانون گذاری
synthesised هم گذاری کردن
synthesises هم گذاری کردن
edging لبه گذاری
edgings لبه گذاری
valuation ارزش گذاری
valuations ارزش گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
coding علامت گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesize هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
nomographer قانون گذاری
policy-making سیاست گذاری
invested سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
financing سرمایه گذاری
marks علامت گذاری
indexing شاخص گذاری
mark علامت گذاری
markings علامت گذاری
marking علامت گذاری
insulation عایق گذاری
puncuation نقطه گذاری
sedimentation لایه گذاری
sedimentation رسوب گذاری
invest سرمایه گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
financed سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
exposures درمعرض گذاری
exposure درمعرض گذاری
investing سرمایه گذاری
invests سرمایه گذاری
loads فشنگ گذاری
scale factor مقیاس گذاری
pointing نقطه گذاری
filling لایی گذاری
load فشنگ گذاری
fillings لایی گذاری
discrimination فرق گذاری
earmarking علامت گذاری
sequencing ترتیب گذاری
preterition فرو گذاری
prefixture سرواژه گذاری
enterprises سرمایه گذاری
frustration عقیم گذاری
frustrations عقیم گذاری
encoding رمز گذاری
loading بار گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
grading نمره گذاری
structuralization بنیان گذاری
pagination صفحه گذاری
scoring نمره گذاری
legislation قانون گذاری
coronation تاج گذاری
coronations تاج گذاری
denomination نام گذاری
denominations نام گذاری
prefixture جلو گذاری
prefixture پیش گذاری
signallzation علامت گذاری
devising ارث گذاری
devises ارث گذاری
devised ارث گذاری
devise ارث گذاری
prefixion سرواژه گذاری
demarcation علامت گذاری
prefixion جلو گذاری
prefixion پیش گذاری
collocation باهم گذاری
enterprise سرمایه گذاری
policy making سیاست گذاری
imposition of hands دست گذاری
limit of load حد بار گذاری
hypothecation رهن گذاری
aggradation ابرفت گذاری
hypothecation گرو گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lodgment ودیعه گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
impression نشان گذاری
padding لایی گذاری
lable جهت گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
synthesis هم گذاری اختلاط
interposition پا میان گذاری
syntheses هم گذاری اختلاط
nominations نام گذاری
nomination نام گذاری
weft insertion پود گذاری
idegraphy نشان گذاری
indents دندانه گذاری
indenting دندانه گذاری
inunction مرهم گذاری
indent دندانه گذاری
capitalization سرمایه گذاری
wicking فتیله گذاری
cupellation قال گذاری
headings عنوان گذاری
notation نشان گذاری
mining مین گذاری
disposure درمعرض گذاری
minelaying مین گذاری
dateline تاریخ گذاری
punctuation نقطه گذاری
numbering شماره گذاری
codes and codification علامت گذاری
masking نقاب گذاری
spacing فاصله گذاری
mark sensing نشان گذاری
heading عنوان گذاری
nomenclauture نام گذاری
notations نشان گذاری
propensity to invest گرایش به سرمایه گذاری
ice mining مین گذاری یخها
primming چاشنی گذاری کردن
primary investment سرمایه گذاری اولیه
invested سرمایه گذاری کردن
pricing policy سیاست قیمت گذاری
christen نام گذاری کردن
invest سرمایه گذاری کردن
designation system سیستم علامت گذاری
denture دندان مصنوعی گذاری
road marking نشانه گذاری راه
iinfix notation نشان گذاری میانوندی
induced investment سرمایه گذاری القائی
industrial investment سرمایه گذاری صنعتی
infix notation نشان گذاری میانوندی
assembly هیئت قانون گذاری
capital outlay ارزش سرمایه گذاری
replacement investment سرمایه گذاری جانشینی
christens نام گذاری کردن
christened نام گذاری کردن
gross investment سرمایه گذاری ناخالص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com