English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
purpura لکههای خونریزی زیرپوست
Other Matches
derma زیرپوست
hypodermis زیرپوست
intradermal واقع در زیرپوست
intradermic واقع در زیرپوست
hypodermal واقع در زیرپوست
dermatic وابسته به زیرپوست
cutitis اماس زیرپوست
holtzman inkblot technique شیوه لکههای هولتسمان
inkblot test ازمون لکههای جوهر
rorschach inkblot test ازمون لکههای جوهررورشاخ
roseola لکههای سرخ بدن که نشانه سیفیلیس است
xanthoma وجود لکههای زرد غیرمنظم در زیر پوست
acharnement خونریزی
bloodshedding خونریزی
bloodshed خونریزی
sanguinariness مقرونیت به خونریزی
menorrhagia خونریزی رحم
bloodguilt خونریزی ناحق
blood guilt خونریزی ناحق
bloodlessly بدون خونریزی
hemostasis توقف خونریزی
bloodless بدون خونریزی
hemostasis بندامدگی خونریزی
slaughters قتل عام خونریزی
carnage قتل عام خونریزی
slaughtered قتل عام خونریزی
stanch جلو خونریزی راگرفتن
slaughter قتل عام خونریزی
sanguinarily چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
metrorrhagia خونریزی غیر طبیعی رحم
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
water sky لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
hemostat اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
bloodguilty مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
hemophilia بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com