English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English Persian
pelvis لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvises لگن خاصره حفره لگن خاصره
Other Matches
pelvic arch حلقه لگن خاصره
hipbone استخوان لگن خاصره
pelvic girdle حلقه لگن خاصره
thurl مفصل خاصره گوسفند
pelvic وابسته به لگن خاصره
pelvic واقع درنزدیک لگن خاصره
iliac وابسته به استخوان لگن خاصره
ilial وابسته به استخوان لگن خاصره
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
cavity حفره
cavities حفره
loculus حفره
laigh حفره
borings حفره
cavitation حفره
chambers حفره
chamber حفره
ventricles حفره
ventricle حفره
fovea حفره
delving حفره
delves حفره
delved حفره
delve حفره
craters حفره
crater حفره
lacuna حفره
interstice حفره
holing حفره
cell حفره
potholes حفره
pothole حفره
hollows حفره
porous حفره
hollow حفره
sockets حفره
ditches حفره
ditched حفره
venter حفره
ditch حفره
sinuses حفره مغ
sinus حفره مغ
socket حفره
cells حفره
holes حفره
sheuch حفره
caverns حفره
hole حفره
holed حفره
cavern حفره
sheugh حفره
thirl حفره
dales حفره
sucket حفره
dale حفره
loculate حفره دار
electron hole حفره الکترونی
cavitation حفره سازی
trilocular دارای سه حفره
mold cavity حفره قالب
pitting ایجاد حفره
camouflet حفره ماسوره
camouflet حفره زیرزمینی
calyculate حفره دار
charging socket حفره جا شارژر
weak square حفره سوراخ
fossa حفره فرورفتگی
vacuolar حفره مانند
vacuolate حفره مانند
vacuolation تشکیل حفره
vacuolation ایجاد حفره
gleonid حفره دار
foveiform حفره مانند
knot hole محل حفره
foveate حفره دار
fossate حفره دار
ozone hole حفره اوزون
maw حفره معده
pits حفره روباه
cavern حفره زیرزمینی
crypt حفره غدهای
boring حفره کنی
foveal حفره دار
pit گودال حفره
pit حفره روباه
pits گودال حفره
caverns حفره زیرزمینی
hollow گودی حفره
hollows گودی حفره
crypts حفره غدهای
alveolate حفره دار
pitted حفره دار
electron pair زوج الکترون حفره
fuze cavity حفره نصب ماسوره
excavation گود برداری حفره
socket bayonet سرنیزه حفره دار
pit حفره خرج چاه
pits حفره خرج چاه
loculus حفره کیسه گرده
cellular expanded بتن با حفره منبسط
sinks ته نشینی حفره یاگودال
chambers جان لوله حفره
chamber جان لوله حفره
vacuolate حفرهای حفره دار
vacuolar حفرهای حفره دار
triloculate دارای سه حفره سه یاختهای
fox hole سنگر حفره روباه
sink ته نشینی حفره یاگودال
lumen حفره یا مجرای عضولولهای شکل
lacunate وابسته به حفره یا جای خالی
cavity سوراخ حفره یا محفظه قالب
cavities سوراخ حفره یا محفظه قالب
vesicular مربوط به حفره تاول دار
vesicular حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesiculate مربوط به حفره تاول دار
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
receptacles حفره درون سلولی گیاه
calyculate دارای سطوح حفره دار
receptacle حفره درون سلولی گیاه
lacunal وابسته به حفره یا جای خالی
lacunar وابسته به حفره یا جای خالی
hawse buckler درپوش حفره زنجیر لنگر
lacunary وابسته به حفره یا جای خالی
hydrothorax تجمع مایع در حفره جنب
vesiculate حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
lumen حفره سلولی درون جدار گیاه
tamping سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
sitzmark حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
craters دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
crater دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
stope حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
endodontics شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
middle ear حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
cupped حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditch حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earth حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
shoot the tube موج سواری در حفره موج
shoot the curl موج سواری در حفره موج
alveolar حفره دار حبابک دار
black holes حفره سیاه چاله سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com