English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English Persian
diagonal matrix ماتریس قطری
Other Matches
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
diagonal قطری
diametrical قطری
diametric قطری
angle-tie مهار قطری
diametral pitch گام قطری
diagonal perspective پرسپکتیو قطری
diagonal power قدرت قطری
diagonal arch طاق قوسی قطری
diagonal compession force نیروی فشار قطری
diagonal bucking of web کمانش قطری جان تیر
diametral voltage of a polyphase system ولتاژ قطری مدار چند فاز
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
die ماتریس
lattice matrix ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
matrix ماتریس
matrixes ماتریس
null matrix ماتریس صفر
null matrix ماتریس تهی
invert matrix ماتریس معکوس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
matrix algebra جبر ماتریس
minor of matrix کهاد ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
inverse matrix ماتریس عکس
matrix ماتریس [ریاضی]
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
y matrix ماتریس ایگرگ
singular matrix ماتریس تکین
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
scalar ماتریس یک عنصری
residual matrix ماتریس مازاد
order of matrix مرتبه ماتریس
unit matrix ماتریس واحد
triangular matrix ماتریس مثلثی
incidence matrix ماتریس تلاقی
core matrix ماتریس چنبرهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
dot matrix ماتریس نقطهای
drawing die ماتریس کششی
factor matrix ماتریس عاملی
identity matrix ماتریس واحد
boolean matrix ماتریس بولی
impedance matrix ماتریس امپدانس
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
singular matrix ماتریس غیر عادی
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com