English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (5 milliseconds)
English Persian
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
Other Matches
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
identity این همانی
identities این همانی
synchronous حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است
die ماتریس
matrixes ماتریس
matrix ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
lattice matrix ماتریس
null matrix ماتریس صفر
null matrix ماتریس تهی
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix algebra جبر ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
invert matrix ماتریس معکوس
order of matrix مرتبه ماتریس
y matrix ماتریس ایگرگ
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
singular matrix ماتریس تکین
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
unit matrix ماتریس واحد
scalar ماتریس یک عنصری
residual matrix ماتریس مازاد
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
diagonal matrix ماتریس قطری
drawing die ماتریس کششی
inverse matrix ماتریس عکس
dot matrix ماتریس نقطهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
core matrix ماتریس چنبرهای
boolean matrix ماتریس بولی
factor matrix ماتریس عاملی
identity matrix ماتریس واحد
impedance matrix ماتریس امپدانس
incidence matrix ماتریس تلاقی
matrix ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
matrixes جای پیدایش ماتریس
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
singular matrix ماتریس غیر عادی
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com