Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English
Persian
drawing die
ماتریس کششی
Other Matches
tension member
میله کششی عضو کششی
thin
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
tensorial
کششی
tensional
کششی
wheeled
کششی
draw bridge
پل کششی
gravitative
کششی
tensile
کششی
towed
کششی
tensile test
ازمایش کششی
deadweight
فرفیت کششی
tensile test
ازمون کششی
drawing press
پرس کششی
tensile zone
منطقه کششی
tension field
میدان کششی
tension flange
عضو کششی
tensile stress
خستگی کششی
drawing die
حدیده کششی
tensile stress
تنش کششی
draw punch
منگنه کششی
drag roll
غلطک کششی
drag link
اتصال کششی
drag force
نیروی کششی
draw hook
قلاب کششی
tension member
قطعه کششی
drag loading
فشار کششی
tensile resistance
مقاومت کششی
tension load
بار کششی
tensile load
بار کششی
tensile force
نیروی کششی
lift pump
تلمبه کششی
resistance to tensile
تاب کششی
resistance to tensile
مقاومت کششی
pull device
عامل کششی
tensile strength
مقاومت کششی
track tension
کششی شنی
tensile strength
تاب کششی
towed artillery
توپخانه کششی
stretching vibration
ارتعاش کششی
tensile strength
توان کششی
tensile strength
استحکام کششی
drawing mill
دستگاه نورد کششی
double action drawing press
پرس کششی دوکاره
tensile test specimen
نمونه ازمون کششی
tensile test piece
نمونه ازمون کششی
firing pull device
ماسوره کششی مین
crank press
پرس کششی اهرم
double action cam drawing press
پرس کششی دو واکنشی
tensile stress
تنش کششی مجاز
towed
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
lattice matrix
ماتریس
matrix
ماتریس
z matrix
ماتریس "زد"
matrixes
ماتریس
die
ماتریس
singular matrix
ماتریس ویژه
singular matrix
ماتریس منفرد
scalar
ماتریس یک عنصری
triangular matrix
ماتریس مثلثی
residual matrix
ماتریس مازاد
order of matrix
مرتبه ماتریس
singular matrix
ماتریس تکین
square matrix
ماتریس مربع
unit matrix
ماتریس واحد
transpose matrix
ماتریس برگردان
matrix
ماتریس
[ریاضی]
y matrix
ماتریس ایگرگ
symmetric matrix
ماتریس متقارن
square matrix
ماتریس مربعی
null matrix
ماتریس صفر
matrix algebra
جبر ماتریس
diagonal matrix
ماتریس قطری
leontief matrix
ماتریس لئونتیف
dot matrix
ماتریس نقطهای
invert matrix
ماتریس معکوس
inverse matrix
ماتریس عکس
incidence matrix
ماتریس تلاقی
factor matrix
ماتریس عاملی
identity matrix
ماتریس واحد
impedance matrix
ماتریس امپدانس
correlation matrix
ماتریس همبستگی
core matrix
ماتریس چنبرهای
minor of matrix
کهاد ماتریس
null matrix
ماتریس تهی
boolean matrix
ماتریس بولی
nonsingular matrix
ماتریس ناتکین
nonsingular matrix
ماتریس عادی
nonsingular matrix
ماتریس ناویژه
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
matrix multiplication
ضرب ماتریس
[ریاضی]
dot matrix printer
چاپگر یا ماتریس نقطهای
matrixes
جای پیدایش ماتریس
invertible matrix
ماتریس وارون
[ریاضی]
square matrix
ماتریس مربعی
[ریاضی]
Jacobi matrix
ماتریس ژاکوبی
[ریاضی]
triangular matrix
ماتریس مثلثی
[ریاضی]
adjunct matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
the transpose of a matrix
ترانهاده یک ماتریس
[ریاضی]
unit matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
adjoint matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
identity matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
dot matrix printer
چاپگر با ماتریس نقطهای
impluse response matrix
ماتریس انتقال ضربه
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
dot matrix character
کاراکتر ماتریس نقطهای
matrix
جای پیدایش ماتریس
magnetic matrix memory
حافظه ماتریس مغناطیسی
singular matrix
ماتریس غیر عادی
dot matrix printers
چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers
چاپگر یا ماتریس نقطهای
positive definite matrix
ماتریس همیشه مثبت
semidefinite matrix
ماتریس نیمه معین
nonsingular matrix
ماتریس غیر منفرد
lift wire
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
the main diagonal of a matrix
قطر اصلی یک ماتریس
[ریاضی]
elements
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
payoff matrix
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix
ماتریس چند متغیری- چندروشی
lower triangular matrix
ماتریس پایین مثلثی
[ریاضی]
upper triangular matrix
ماتریس بالا مثلثی
[ریاضی]
extensibility
کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix
ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array
ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
strain hadening
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
wire matrix printer
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com