English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (3 milliseconds)
English Persian
ferric oxide مادهای
ferrite مادهای
Other Matches
single base تک مادهای
volatile مادهای با فشاربخار زیاد
insulator مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulators مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
abrazitic مادهای که در موقع ذوب نمیجوشد
acetylcholine مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
allergen مادهای که باعث حساسیت میشود
antivitamin مادهای که ویتامین ها را خنثی میکند
humectant مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
dopant مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
bubble baths مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
photoconductive مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
bubble bath مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
conductors مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
alkalis قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkali قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
antigens مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
materials مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
anticatalyst مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
material مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
phosphor مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
excipient مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
antigen مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
succubus جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
disks صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
hydrolyte جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
thinned روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
succuba جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
photoemissive مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
thinners روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinnest روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thins روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
multicellular مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
thin روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
brake lining مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
bleaches سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleached سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleach سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com