Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
excipient
مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
Other Matches
court plume
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
law calf
پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
putty powder
گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
jeweller's putty
گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
inoculum
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
to inspan oxen
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
orthopaedy
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
parang
یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
wampun
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
i am afriad
برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
petersham
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
material
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
thins
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
thinnest
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinners
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
metal deactivator
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
kratom
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
stepper
چیزی که برای پله بکار می رود
bleaches
سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleach
سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleached
سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
applied
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
object computer
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
bathometer
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
polyonymy
بکار بردن چند نام برای یک چیز
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
polyonging
بکار بردن چند نام برای یک چیز
it is of no use to us
بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
flag stones
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
boasts
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasted
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boast
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
cullet
خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
wet blanket
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
gibberish
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
bow compass
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
buff stick
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
wetting
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
nixie tube
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
wet blankets
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
serinette
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
additions
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
slander
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
decking
تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
z 0
یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
slanders
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
winching
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winches
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
winch
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
winched
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
land plaster
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
langrel
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
junk
ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langrage
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
malines
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vegetable oil
روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
langridge
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
monochord
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
framebuffer
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
strobe
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
gabion
سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
collator
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
gpss
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
algol
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
head load control
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
diptych
دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
scripsit
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
reflex
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
antihistamine
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
reflexes
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
plaiting
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
inkling
اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
This book sells like hot cakes
این کتاب را روی دست می برند
differential spoilers
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
shed stick
چوب هاف
[چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
jute
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
paduasoy
پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
jig
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
res ipsa loquitur
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
ferric oxide
مادهای
single base
تک مادهای
ferrite
مادهای
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
aluminum wool
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
gig
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
volatile
مادهای با فشاربخار زیاد
allergen
مادهای که باعث حساسیت میشود
insulators
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
acetylcholine
مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
antivitamin
مادهای که ویتامین ها را خنثی میکند
insulator
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
humectant
مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
abrazitic
مادهای که در موقع ذوب نمیجوشد
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
dopant
مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
bubble bath
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
photoconductive
مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
bubble baths
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
alkalis
قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkali
قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
succubus
جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
antigen
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
disk
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disks
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
antigens
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
phosphor
مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
anticatalyst
مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
hydrolyte
جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
multicellular
مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
succuba
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
photoemissive
مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
antibiotics
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
brake lining
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com