Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
surplus material
ماده اضافی
Other Matches
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
excess
اضافی
de trop
اضافی
extension
اضافی
surpluses
اضافی
surplus
اضافی
excesses
اضافی
extensions
اضافی
access
اضافی
accessed
اضافی
accesses
اضافی
overtime
اضافی
relative
اضافی
redundant
اضافی
overflows
اضافی
accessing
اضافی
accessional
اضافی
surplusage
اضافی
supplementary
اضافی
additional
اضافی
supernumerary
اضافی
overflowed
اضافی
overflow
اضافی
paragogic
اضافی
supplemantary
اضافی
unduly
اضافی
plus
اضافی
floating
اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
supplementary
اضافی مکمل
spill water
ابهای اضافی
regulating cell
پیل اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
days of grace
مهلت اضافی
flab
گوشت اضافی
overhand knot
گره اضافی
overcharged
هزینه اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
overcharges
هزینه اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
surplus water
ابهای اضافی
surplus value
ارزش اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
overcharge
هزینه اضافی
surplus production
تولید اضافی
bonus
پرداخت اضافی
bonuses
پرداخت اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
superimposed
اتش اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
barrages
وقت اضافی
barrage
وقت اضافی
postiche
متن اضافی
poundage
هزینه اضافی
redundant equation
معادله اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
surtax
مالیات اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
sudden death
وقت اضافی
sudden-death
وقت اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
overcharging
هزینه اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
furthers
اضافی زائد
extra premium
پاداش اضافی
extra time
وقت اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
extra period
وقت اضافی
additional score
نمره اضافی
adduct
ترکیب اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
intercalary
اضافی افزوده
extra duty
خدمت اضافی
addition record
رکورد اضافی
furthering
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
surcharge
هزینه اضافی
surcharge
مالیات اضافی
surcharge
نرخ اضافی
surcharges
هزینه اضافی
overloads
بار اضافی
surcharges
مالیات اضافی
surcharges
نرخ اضافی
overloaded
بار اضافی
overload
بار اضافی
further
اضافی زائد
extra current
جریان اضافی
aditional service
سرویس اضافی
excess load
بار اضافی
overtime
ساعات اضافی
over
گذشته اضافی
overtime
وقت اضافی
padding
متن اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess profit
سود اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
over-
گذشته اضافی
end cell
پیل اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra cost
هزینه اضافی
overestimation
براورد اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
excess length
طول اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
adscript
یادداشت اضافی
excess stock
مواد اضافی
overcharge
اضافی هزینه کردن
excess meter
کنتور مصرف اضافی
additions
اسم اضافی ضمیمه
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
excess burden of taxation
بار اضافی مالیات
sudden victory
پیروزی در وقت اضافی
addition
اسم اضافی ضمیمه
extrasystole
ضربان اضافی قلب
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
supplemented
تکمیل کننده اضافی
supplementing
تکمیل کننده اضافی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
surplus
اقلام اضافی و مازاد
overflow
ابهای اضافی لبریزی
less than carload
وزن بار اضافی
plussage
سرامد مقدار اضافی
surtax
مالیات بر درامد اضافی
plusage
سرامد مقدار اضافی
supplements
تکمیل کننده اضافی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
cumulative evidence
قرائن یا مدارک اضافی
margins
زمان یا فضای اضافی
margin
زمان یا فضای اضافی
supplement
تکمیل کننده اضافی
overcharging
اضافی هزینه کردن
terret or rit
حلقه یراق اضافی
incremental cost
هزینه های اضافی
third brush generator
دینام با زغال اضافی
extras
فوق العاده اضافی
accrued expenditures
هزینه های اضافی
extra-
فوق العاده اضافی
extra
فوق العاده اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
additionally
بطور اضافی یا زائد
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
surcharge
درصد هزینههای اضافی
overcharges
اضافی هزینه کردن
overcharged
اضافی هزینه کردن
value added network
ارزش اضافی شبکه
acompaniment
تزئینات اضافی در ساختمان
supertax
مالیات بر درامد اضافی
additional costs
[expenses]
هزینه های اضافی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
extra expenses
هزینه های اضافی
pillion seat
جای اضافی در موتور سیکلت
surcharge
مبلغ جریمه نرخ اضافی
additional protocol
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
dropper fly
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
surcharges
مبلغ جریمه نرخ اضافی
There's no need to elaborate.
نیازی به توضیح اضافی نیست.
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com