English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
Other Matches
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
booster تشدیدکننده
resonator تشدیدکننده
intensifier تشدیدکننده
boosters تشدیدکننده
amplification factor ضریب تشدیدکننده
instenifier electrode الکترود تشدیدکننده
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
properties خواص
attributing خواص
attributes خواص
attribute خواص
bulk properties خواص گروهی
product capabilities خواص محصول
attributes صفت خواص
hydrological وابسته به خواص اب
intrinsic properties خواص ذاتی
chemical properties خواص شیمیایی
attributing صفت خواص
intensive properties خواص شدتی
mechanical properties خواص مکانیکی
attribute صفت خواص
collective properties خواص کولیگاتیو
elastic properties خواص ارتجاعی
property list سیاهه خواص
acoustics خواص صوتی ساختمان
properties of section خواص مقاطع تیرها
electro magnetism برق و خواص مغناطیسی
oleaginous دارای خواص روغن
amphoteric دارای خواص متضاد
magnetics علم خواص مغناطیسی
partial molar properties خواص جزیی مولی
papaverous دارای خواص خشخاش
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
optics علم مطالعه در خواص نور
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
propertied متمکن دارای خواص معین
pneumatics علم خواص هوا و گاز
unsex از خواص جنسی محروم کردن
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
electrokinetics علم خواص برق متحرک
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
electronography ثبت خواص الکتریسته ساکن
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
to turn something تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
electro statics علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
gyromagnetic وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
actinic دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
articles ماده
clause ماده
clauses ماده
stipulation ماده
agents ماده
bitch سگ ماده
catch for door bolt ماده
article ماده
foamed meterid ماده کف
monoclinous نر و ماده
abscess ماده
abscesses ماده
anti matter ضد ماده
bitched سگ ماده
bitches سگ ماده
bitching سگ ماده
provision ماده
substances ماده
matter ماده
agent ماده
nany بز ماده
nanny goats بز ماده
nanny goat بز ماده
antimatter ضد ماده
substance ماده
mattered ماده
matters ماده
mattering ماده
stuffless بی ماده
stuffs ماده
female ماده
stuffed ماده
stuff ماده
metals ماده
metal ماده
materials ماده
material ماده
items ماده
item ماده
acceptor ماده پذیرا
conservation of matter بقای ماده
abiotic substance ماده بیجان
doe خرگوش ماده
coloring matter ماده رنگ
doe گوزن ماده
coloring agent ماده رنگ
constituent ماده متشکله
deglutinate ماده لزج
chronogram ماده تاریخ
constituents ماده متشکله
cow calf گوساله ماده
corrodent ماده اکاله
abrasives ماده سایا
continuation clause ماده تداوم
vixens روباه ماده
abhesive ماده ضد چسبندگی
coloring substance ماده رنگ
consumable ماده مصرفی
vixen روباه ماده
dope ماده مخدر
atropine ماده اتروپین
basophil ماده قلیادوست
chemical agent ماده شیمیایی
precursor پیش ماده
allelopathic substance ماده دورساز
anticorrosive paint ماده ضد زنگ
casein ماده پنیری
bull whale نهنگ ماده
precursors پیش ماده
substances ماده اصلی
aetna material ماده اتنا
chlorophyl ماده سبزگیاهی
substance ماده اصلی
basophile ماده قلیادوست
dopes ماده مخدر
roe گوزن ماده
bituminous matter ماده قیری
active material ماده موثر
antiset ماده ضد ته نشین
addition agent ماده افزودنی
antimatter پاد ماده
break clause ماده نقض
developer agent ماده فهور
test item ماده ازمون
the female sex جنس ماده یا زن
thermite ماده ترمیت
thermate ماده ترمیت
tongue and groove joint اتصال نر و ماده
toxic agent ماده سمی
toxic substance ماده سمی
trinitrotoluen ماده منفجره تی ان تی
urea ماده پیشاب
vermicide ماده کرم کش
vomitus ماده مستفرغه
vomitus ماده قی شده
white matter ماده سفید
tellurian matter ماده زمینی
synthetic material ماده مصنوعی
synchronous material ماده مصنوعی
replealed article ماده منسوخه
res شی ء بخصوص ماده
sexed بطورمشخص نر یا ماده
she deer گوزن ماده
she wolf گرگ ماده
she wolf ماده گرگ
single clause bill ماده واحده
smoke agent ماده دودانگیز
solvate ماده محلول
stainer ماده رنگرزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com