Dictiornary-Farsi | ماده جاذب رطوبت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
silica gel	ماده جاذب رطوبت


Other Matches

mag	ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mags	ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
anti blush tinner	ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
relative humidity	رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
optimum moisture	رطوبت بهینه رطوبت مناسب
attractive	جاذب
absorbing	جاذب
fruity	جاذب
sorbefacient	جاذب
ravishing	جاذب
mesmeric	جاذب
absorbefacient	جاذب
adsorbent	جاذب
absorptive	جاذب
absorber	جاذب
catching	جاذب
absorbant	جاذب
prepossessing	جاذب
sorbent	جاذب
fruitier	جاذب
engrossing	جاذب
inviting	جاذب
catchier	جاذب
catchiest	جاذب
catchy	جاذب
absorbent	جاذب
fruitiest	جاذب
bibulous	جاذب
absorbing plate	صفحه جاذب
absorbent oil	روغن جاذب
attractive potential	پتانسیل جاذب
adsorbent	جاذب سطحی
attractively	بطور کشنده یا جاذب
prepossessingly	بطور جالب یا جاذب
thermite	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
coolants	ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant	ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuelled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments	ماده رنگی ماده ملونه
fuel	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment	ماده رنگی ماده ملونه
humidity	رطوبت
precipitation	رطوبت
precipitation	در صد رطوبت
dewiness	رطوبت
moisture	رطوبت
miosture	رطوبت
moistness	رطوبت
dampest	رطوبت
moisteness	رطوبت
wettest	رطوبت
wetted	رطوبت
dampers	رطوبت
dampness	رطوبت
Humidifier	رطوبت زن
damp	رطوبت
humidity of the atmosphere	رطوبت جو
wet	رطوبت
wets	رطوبت
hygrometer	رطوبت سنج
surface moisture	رطوبت سطحی
hygrometry	رطوبت سنجی
mustiness	بوی رطوبت
hygroscope	رطوبت نما
precipitation	میزان رطوبت
specific humidity	رطوبت ویژه
soil moisture	رطوبت خاک
permeable	رطوبت پذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
capillaries	رطوبت موئینهای
free moisture	رطوبت ازاد
moisture determination	تعیین رطوبت
desicant	رطوبت گیر
dehumidify	رطوبت گرفتن
dehumidification	رطوبت زدایی
relative humidity	رطوبت نسبی
sebaceous humour	رطوبت شحمی
moisture content	مقدار رطوبت
hydrometer	رطوبت سنج
capillary	رطوبت موئینهای
mesic	نیازمند به رطوبت
free moisture	رطوبت سطحی
humidity	غلظت رطوبت
psychrometer	رطوبت سنج
water content	درصد رطوبت
hygrosensitive	حساس به رطوبت
air dry	بدون رطوبت
water proof	رطوبت ناپذیر
air humidity	رطوبت هوا
air moisture	رطوبت هوا
humidity	چگالی رطوبت
humidity	میزان رطوبت
synovia	رطوبت مفصلی
the vitreoud humour	رطوبت زجاجیه
humidification	رطوبت افزایی
absolute humidity	رطوبت مطلق
wettish	رطوبت دار خیس
dampens	رطوبت پیدا کردن
equilibrium moisture content	درصد رطوبت متعادل
groundsheet	فرش رطوبت ناپذیر
hygrophyte	گیاه رطوبت گرای
hygrology	گفتار در رطوبت هوا
dampened	رطوبت پیدا کردن
hyalitis	ورم رطوبت زجاجی
absolute humidity of gas	رطوبت مطلق گاز
to fog off	دراثر رطوبت پوسیدن
hyalitis	اماس رطوبت شیشهای
aqueous corrosion	پوسیدگی در اثر رطوبت
dampen	رطوبت پیدا کردن
hygroscopic moisture	رطوبت موجود در هوا
dampening	رطوبت پیدا کردن
groundsheets	فرش رطوبت ناپذیر
permeability	قابلیت عبور دادن رطوبت
permeable	قابل عبور دادن رطوبت
unavailable water	رطوبت غیر قابل استفاده
moisture content	درصد رطوبت موجود در خاک
optimum moisture content	درصد رطوبت مناسب خاک
intravitreous	واقع در درون رطوبت شیشهای
humectant	مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
gynandromorph	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
hygrometer	الات وادوات سنجش رطوبت هوا
deformation due to moisture and tempratu	تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
ret	در معرض رطوبت قرار دادن خیس کردن
cold wet clothing	لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
oogamete	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
damp land pit curing	نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
humidistat	اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
hygrograph	دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
rainout	ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
psychrometer	دستگاه بخار سنج هوا رطوبت سنج
immersion proof	وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
controlled environment	محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
hydrotropism	اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
nanny goat	بز ماده
nanny goats	بز ماده
nany	بز ماده
bitches	سگ ماده
bitching	سگ ماده
substances	ماده
antimatter	ضد ماده
substance	ماده
mattered	ماده
matter	ماده
catch for door bolt	ماده
stuff	ماده
stuffed	ماده
anti matter	ضد ماده
stuffs	ماده
mattering	ماده
agent	ماده
agents	ماده
matters	ماده
foamed meterid	ماده کف
article	ماده
articles	ماده
bitched	سگ ماده
stuffless	بی ماده
material	ماده
items	ماده
item	ماده
provision	ماده
abscess	ماده
abscesses	ماده
metal	ماده
metals	ماده
female	ماده
materials	ماده
monoclinous	نر و ماده
clauses	ماده
stipulation	ماده
clause	ماده
bitch	سگ ماده
abhesive	ماده ضد چسبندگی
allelopathic substance	ماده دورساز
toxic substance	ماده سمی
toxic agent	ماده سمی
anticorrosive paint	ماده ضد زنگ
antiset	ماده ضد ته نشین
trinitrotoluen	ماده منفجره تی ان تی
constituent	ماده متشکله
aetna material	ماده اتنا
constituents	ماده متشکله
vixen	روباه ماده
addition agent	ماده افزودنی
active material	ماده موثر
acceptor	ماده پذیرا
vixens	روباه ماده
tongue and groove joint	اتصال نر و ماده
thermate	ماده ترمیت

silica gel

ماده جاذب رطوبت