English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (12 milliseconds)
English Persian
indigotin ماده رنگی نیل
indigotine ماده رنگی نیل
Search result with all words
carmine ماده رنگی قرمز دانه
pigment ماده رنگی ماده ملونه
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment ماده رنگی
pigments ماده رنگی ماده ملونه
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments ماده رنگی
cudbear ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
curcumin ماده رنگی زردچوبه
dye stuff ماده رنگی
dyestuff ماده رنگی
hemoglobin ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
lutein ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
orcin ماده رنگی گلسنگ
pigment dye ماده رنگی
propolis ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
purpurin ماده رنگی روناس
quercitron نوعی ماده رنگی
safranin ماده رنگی زعفران
xanthin ماده رنگی روناس وگل زرد
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
quercetin ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
Other Matches
colour چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
solids رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
pigmental رنگی
ingrain نخ رنگی
colored رنگی
hued رنگی
discoloration بی رنگی
dichromatism دو رنگی
dichroism دو رنگی
coloured رنگی
trichroism سه رنگی
trichromat سه رنگی
achromia بی رنگی مو
trichromatism سه رنگی
achromatism بی رنگی
chromatic رنگی
tinct رنگی
chromaticity رنگی
coloration رنگی
achromatisation بی رنگی
achroma بی رنگی مو
achroma بی رنگی
achromatization بی رنگی
chromatic aberration خطای رنگی
blackest سیاه رنگی
blacks سیاه رنگی
oleograph عکس رنگی
ocellus حلقه رنگی
monotint عکس یک رنگی
monotint نگار یک رنگی
chroma مشخصههای رنگی
chromophotograph عکس رنگی
pencilling مداد رنگی
kinemacolour سینمای رنگی
pencil مداد رنگی
pencils مداد رنگی
blacked سیاه رنگی
colorant مواد رنگی
pigment cell یاخته رنگی
pleochroism چند رنگی
polychroism چند رنگی
photochromy عکاسی رنگی
pentachromic پنج رنگی
paraffin wax موم رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
aquarelle نقاشی اب و رنگی
opalescence شیری رنگی
black سیاه رنگی
blacker سیاه رنگی
photochrome عکس رنگی
pastel خمیرمواد رنگی
color code رمز رنگی
pastel مداد رنگی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
stined glass شیشه رنگی
lake لاک رنگی
color printer چاپگر رنگی
color television تلویزیون رنگی
color trace recorder رسام رنگی
colored glass شیشه رنگی
colored pencil مداد رنگی
coloured cement سیمان رنگی
pallor زرد رنگی
color graphics گرافیک رنگی
color camera دوربین رنگی
vitta نوار رنگی
pigmentation رنگی شدن
unifiable قابل هم رنگی
heliochrome عکس رنگی
cingulum خط رنگی ومارپیچ
heliochrome عکاسی رنگی
lakes لاک رنگی
chromophore گروه رنگی ملکول
crayon مداد رنگی مومی
crayons مداد رنگی مومی
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
dyestuff مواد رنگی و رنگرزی
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
neutral density faceplate صفحه رنگی تلویزیون
figurines مجسمه سفالین رنگی
encaustic tile or brick اجرکاشی هفت رنگی
carrier color signal پیام رنگی حامل
false colour فیلم رنگی مصنوعی
minus color signal پیام رنگی منفی
chromophore عامل رنگی ملکول
chromogen دانههای رنگی گیاهان
color gate دریچه پیام رنگی
figurine مجسمه سفالین رنگی
contour خط فاصل درنقشههای رنگی
color monitor صفحه نمایش رنگی
composite color signal پیام رنگی مرکب
pigmentary رنگی رنگ دار
candy-striped دارای نوارههای رنگی
pullicate یکجور دستمال رنگی
ring tailed دارای حلقههای رنگی در دم
figurin مجسمه سفالین رنگی
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
simultaneous color television تلویزیون رنگی همزمان
technicolour روش فیلم رنگی
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
tetrachromatism دید چهار رنگی
polychrome تهیه عکسهای رنگی
pool ball هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
ocher <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و زرد
redorange <adj.> <noun> رنگی میان قرمز و نارنجی
pigments باماده رنگی رنگ کردن
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
pigment باماده رنگی رنگ کردن
bacino سفال لعاب دار رنگی
Salmon <adj.> <noun> رنگی میان صورتی و نارنجی
Rosybrown <adj.> <noun> رنگی میان صورتی وقهوه ای
Tan <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و کرم
Pear <adj.> رنگی مانند رنگ گلابی
slate <adj.> <noun> رنگی میان آبی و خاکستری
Blueviolet <adj.> <noun> رنگی بین آبی و بنفش
orthochromatic شبیه عکسهای رنگی طبیعی
You have rubbed your coat against some wet paint . کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
colored progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
pastel <adj.> رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
color contrast تضاد رنگی در زمینه فرش
Redviolet رنگی میان بنفش و قرمز
tone [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
Christmas trees جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
confetti کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
colour سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
cga وفق دهنده نگاره سازی رنگی
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
colours سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
Christmas tree جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
ocellus خال رنگی که مانند چشم باشد
lambrequin نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
fastness of bleaching ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
pastellist پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
coloury دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
pals line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pal line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
MCGA استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
disperse [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
efflore scence قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
colours صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
multicolour استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
areas گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
chromolithograph عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
area گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
pullicate پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
chromoplast یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
colour صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
cga سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر
spot [لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
colours صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
pocket billiards بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
colour صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
india paper کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
colour کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
loom drawing [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com