Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
laminated plastic material
ماده فشرده متورق
Other Matches
laminated plastic material
ماده پلاستیک متورق
laminated product
تولید ماده متراکم متورق
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
self-
فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
congested
فشرده انباشته شده بهم فشرده
schistous
متورق
schistose
متورق
laminate
متورق
laminated
متورق
Intel
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
plate
متورق کردن
delaminate
متورق شدن
plates
متورق کردن
schist
شیست متورق
laminated structure
ساختمان متورق
laminated core
هسته متورق
interlaminate
متورق کردن
laminated fiber sheet
ورق فیبر متورق
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
turbojet
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
slate
سنگ متورق سنگ لوح
slates
سنگ متورق سنگ لوح
slated
سنگ متورق سنگ لوح
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
condensed
فشرده
intensive
فشرده
squeezing
فشرده
squeezed
فشرده
congested
در هم فشرده
compressive
فشرده
squeezes
فشرده
compressed
فشرده
strained
فشرده
condensed
به هم فشرده
squeeze
فشرده
concise
لب گو فشرده ومختصر
lasers
دیسک فشرده
condensive load
بار فشرده
condensed type
چاپ فشرده
fasciated
بهم فشرده
dicing
رقابت فشرده
compresses
هم فشرده کردن
laser
دیسک فشرده
ice crete
بتون فشرده
crushed
<adj.>
<past-p.>
فشرده شده
packing
فشرده سازی
massive
گنده فشرده
press part
بخش فشرده
massively
گنده فشرده
compress
هم فشرده کردن
packed decimal
دهدهی فشرده
compressing
هم فشرده کردن
repressed brick
اجر فشرده
package program
برنامه فشرده
mass practice
تمرین فشرده
press board
مقوای فشرده
seried
بهم فشرده
incompressible
فشرده نشدنی
succinct
مجمل فشرده
compactions
فشرده سازی
compaction
فشرده سازی
compressed air
هوای فشرده
compact section
مقطع فشرده
compact disk
دیسک فشرده
packs
فشرده سازی
pack
فشرده سازی
cast up
فشرده کردن
cast iron
فولاد فشرده
alloy steel
فولاد فشرده
coarctate
بهم فشرده
compressed file
فایل فشرده
depressed
فشرده شدن
condensed type
نوع فشرده
dice
رقابت فشرده
dices
رقابت فشرده
steel aloy
فولاد فشرده
diced
رقابت فشرده
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
compact
جمع وجور فشرده
caisson foundation
پی سازی با هوای فشرده
compacting
بهم فشرده خلاصه
decompress
ناهم فشرده کردن
compacts
جمع وجور فشرده
compacting
جمع وجور فشرده
compacted
بهم فشرده خلاصه
bumped
بار فشرده شده
CD DA
روی دیسک فشرده
compacted
جمع وجور فشرده
prestressed concrete
بتن پیش فشرده
CD audio
روی دیسک فشرده
compact
بهم فشرده خلاصه
principal types of foot
فشرده کننده آب سنگین
compacts
بهم فشرده خلاصه
pinch effect
اثر فشرده سازی
forced alternating current
جریان متناوب فشرده
packed decimal
عدد اعشاری فشرده
presses
تاکتیک دفاعی فشرده
packing density
تراکم فشرده سازی
press
تاکتیک دفاعی فشرده
massively
ساختمان فشرده ماسیو
compander
فشرده و نافشرده کننده
condensed structural formula
فرمول ساختاری فشرده
die pressed part
بخش فشرده حدیدهای
massive
ساختمان فشرده ماسیو
repressed brick
اجر فشرده شده
packed snow
برف فشرده شده
air compressor
هوای فشرده ساز
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
air lift
دستگاه ابکش با هوای فشرده
discs
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
compacts
روی دیسک فشرده را میدهد
modes
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
images
فشرده سایز داده یک تصویر
image
فشرده سایز داده یک تصویر
compacting
روی دیسک فشرده را میدهد
mode
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
compacted
روی دیسک فشرده را میدهد
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
fractal
روش فشرده سازی تصاویر
A crash language course .
دوره فشرده آموزش زبان
compaction
فشرده سازی متراکم کردن
to cram
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
file compression utility
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
to mug up
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
discrete
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
to swot
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
compresses
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
sheets
متورق ورقه ورقه
sheet
متورق ورقه ورقه
phalanxes
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
pneumatic disatch
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
IFF
استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
pneumatic
پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
phalanx
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
asymmetric video compression
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
compressors
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
CSLIP
گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
pic
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
reduce
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
CD I
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
blast hole drill
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
decompression
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
CD E
فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
CDs
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
picturing
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
CD
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
picture
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
reducing
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
mdr
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
fractal
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
FIF
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
compacts
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacting
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacted
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
hovercrafts
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
pcm
روش ذخیره سازی صدا در قالب دقیق و فشرده توسط کارتهای صوتی قوی
portable
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
DoubleSpace
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
hovercraft
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
JPEG++
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Huffman code
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
DV I
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
JPEG
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
compression
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
DCC
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
pneumaticity
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
ADPCM
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com