English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English Persian
solvate ماده محلول
Search result with all words
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
chlorinated hydrocarbon ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
ether extract ماده الی محلول دراثر
fibrin ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
Other Matches
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
solutions حل محلول
solution محلول
solutions محلول
solution حل محلول
antifreezing solution محلول ضد یخ
dilution محلول
solvable محلول
water glass شیشه محلول
buffer محلول تامپون
solid solution محلول جامد
soild solution محلول جامد
ammonia محلول امونیاک
saline محلول نمک
standard solution محلول استاندارد
normal solution محلول نرمال
pseudosolution شبه محلول
stock solution محلول ذخیره
emulsoid محلول سریشمی
dissolved solids مواد محلول
cutting solution محلول برش
caustic solution محلول سوزاور
soluble حل شدنی محلول
ideal solution محلول ایده ال
buffer solution محلول بافر
benedict's solution محلول بندیکت
battery solution محلول باتری
acid solution محلول اسید
acid soluble محلول در اسید
ammonia water محلول امونیاکی
alkaline solution محلول قلیایی
soap solution محلول صابون
slow curing قیرهای محلول دیرگیر
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
oleoresin محلول رزین در روغن
solate بصورت محلول دراوردن
wine of opium محلول تریاک وشراب
saturated solution محلول سیر شده
rapid curing قیرهای محلول زودگیر
soda solution محلول جوش شیرین
ammonia محلول یا بخار امونیاک
aromatic vinegar محلول سرکه و کافور
medium curing قیرهای محلول کندگیر
metastable solution محلول شبه پایدار
javelle water محلول هیپوکلریت سدیم
cut back bitumens قیرهای محلول پس بریده
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
cn solution محلول گاز اشک اور
salvolatile محلول معطر اب امونیاک والکل
solute جسم حل شده موجود در محلول
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
alkali proof مقاومت محلول سوزش اور
supersaturated solution محلول فوق سیر شده
supersaturated solution محلول ابر سیر شده
pickling غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
anodization به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
saponated صابون زده دارای محلول صابونی
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
to paynize wood چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
calendaring قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
slurry تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
clauses ماده
bitch سگ ماده
bitched سگ ماده
substances ماده
bitches سگ ماده
bitching سگ ماده
stuffless بی ماده
nanny goat بز ماده
anti matter ضد ماده
foamed meterid ماده کف
catch for door bolt ماده
monoclinous نر و ماده
nany بز ماده
nanny goats بز ماده
antimatter ضد ماده
mattered ماده
article ماده
articles ماده
matter ماده
stuff ماده
stuffed ماده
stuffs ماده
substance ماده
matters ماده
mattering ماده
agent ماده
agents ماده
material ماده
item ماده
provision ماده
metal ماده
items ماده
metals ماده
abscesses ماده
stipulation ماده
abscess ماده
clause ماده
materials ماده
female ماده
active material ماده موثر
mineral material ماده کانی
mineral material ماده معدنی
lyddite ماده لیدیت
addition agent ماده افزودنی
mucin ماده بزاقی
keratin ماده شاخی
molded plastics ماده پرسی
roe گوزن ماده
mattery ماده مانند
materialism ماده گرائی
keratine ماده شاخی
materialism ماده گرایی
acceptor ماده پذیرا
abhesive ماده ضد چسبندگی
leopardess ماده پلنگ
vixens روباه ماده
vixen روباه ماده
lignin ماده چوب
materialism ماده پرستی
constituents ماده متشکله
constituent ماده متشکله
abiotic substance ماده بیجان
malkin ماده شیطان
malkin ماده دیو
fluoresent matter ماده فلوئورسان
dopes ماده مخدر
mulch ماده شیمیایی
mulches ماده شیمیایی
substance ماده اصلی
doe خرگوش ماده
abrasives ماده سایا
abrasives ماده ساینده
abrasive ماده سایا
abrasive ماده ساینده
materialism اصالت ماده
material ماده کار
materials ماده کار
substances ماده اصلی
dope ماده مخدر
precursors پیش ماده
n type material ماده نوع "ان "N
precursor پیش ماده
doe گوزن ماده
septic ماده عفونی
goose ماده غاز
antimatter پاد ماده
coloring substance ماده رنگ
hen bird مرغ ماده
slurry ماده ابکی
peahens طاووس ماده
peahen طاووس ماده
deglutinate ماده لزج
gynophore ماده بر برچه بر
developer agent ماده فهور
gynandrous نر و ماده دو جنسی
hen bird پرنده ماده
cow calf گوساله ماده
heparin ماده چندقندی
conservation of matter بقای ماده
consumable ماده مصرفی
continuation clause ماده تداوم
hen sparrow گنجشک ماده
hen pheasant قرقاول ماده
corrodent ماده اکاله
hen parrot طوطی ماده
guinea hen بوقلمون ماده
disinfector ماده ضدعفونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com