English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
acid resistant ماده مقاوم در برابر اسید
Other Matches
acid fast مقاوم در برابر رنگ بری اسید
water resistant مقاوم در برابر اب
lightfast مقاوم در برابر نور
creep resistant مقاوم در برابر خزش
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
torsion resistant مقاوم در برابر پیچش
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
resistance to failure مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
stainless steel فولاد مقاوم در برابر خوردگی
fracture proof مقاوم در برابر شکستگی نشکن
resistance to plastic deformation مقاوم در برابر تغییر شکل
resistance to corrosion مقاوم در برابر زنگ زدگی
resistance to deflaction مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
insulant ماده مقاومت کننده مقاوم
acid resistance مقاومت در برابر اسید
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
accelerators ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
refractory مقاوم
tolerant مقاوم
resistant مقاوم
plasma plating مقاوم
resisters مقاوم
resister مقاوم
renitent مقاوم
resistor مقاوم
resistors مقاوم
triplicate سه برابر سه برابر کردن
hardened site پایگاه مقاوم
adamantly مقاوم یکدنده
stabile مقاوم در برابرگرما
weatherproof مقاوم در برابرهوا
resisting moment لنگر مقاوم
forcing cone مخروط مقاوم
adamant مقاوم یکدنده
moment of resistence لنگر مقاوم
resistive force نیروی مقاوم
stand up <idiom> مقاوم بودن
counterpoise نیروی مقاوم
rigid cores هستههای مقاوم
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
shell proof مقاوم در مقابل گلوله
internal resisting moment لنگر مقاوم درونی
wear resistant مقاوم در بربر سائیدگی
passive earth pressure رانش مقاوم خاک
windproof مقاوم در مقابل باد
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
passive earth pressure فشار مقاوم خاک
drag force نیروی مقاوم حرکت
earthquake proof foundation غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant مقاوم درمقابل زور و فشار
resister اسباب مقاوم دربرابر برق
defendants مقاوم درمقابل زور و فشار
deadman پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistor اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors اسباب مقاوم دربرابر برق
thermistor الت مقاوم درمقابل برق
resisters اسباب مقاوم دربرابر برق
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
incolen الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
immune مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
stiff مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiffer مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
cylinder liner رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
achromatopsia اسید
acid resisting ضد اسید
acids اسید
acid proof ضد اسید
acid اسید
acid water آب اسید
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
acetylenic acid اسید استیلنی
acrylic acid اسید اکریلیک
citric acid سیتریک اسید
acidolysis اسید کافت
acid pump تلمبه اسید
acid leach شستشو با اسید
acidic group گروه اسید
carbolic acid اسید فنیک
ascorbic acid اسید اسکوبیک
acid bath حمام اسید
acid carboy غرابه اسید
acid dip شستشو با اسید
acid free بدون اسید
accumulator acid اکومولاتور اسید
soft acid اسید نرم
acid freeder اسید رسان
acetylene acid اسید استیلنی
amino acid آمینو اسید
acid fume دود اسید
acid group گروه اسید
amino acid اسید آمینه
battery acid اسید باتری
acidophile اسید دوست
sulphric acid اسید سولفوریک
acidification or acidizing اسید شوئی
acid resisting paint رنگ ضد اسید
acidification اسید سازی
acid resisting paving کفپوش ضد اسید
acid soluble محلول در اسید
acid solution محلول اسید
acid tower برج اسید
acid anhydride انیدرید اسید
acid acceptor پذیرنده اسید
acid=proof galosh گالش ضد اسید
acid reclaim بازیابی اسید
acidify اسید کردن
acyl exchange اسید کافت
acid acceptor اسید پذیر
acid proof brick آجر ضد اسید
acid proof floor tile موزاییک ضد اسید
acid proof floortile کاشی ضد اسید
acid proof paint رنگ ضد اسید
acid proof wire سیم ضد اسید
acid radical بنیان اسید
acid radical ریشه اسید
acid tank مخزن اسید
acidimeter اسید سنج
acid receiver مخزن اسید
monobasic acid اسید یک فرفیتی
peroxy acid پروکسی اسید
inorganic acid اسید معدنی
peroxymonosulfuric acid اسید کارو
phosorous acid اسید فوسفور
hyperacidity زیادی اسید
phosphoric acid اسید فسفریک
hydraulic acid اسید کلریدریک
poly acid پلی اسید
hard acid اسید سخت
pseudo acid شبه اسید
tartaric اسید تارتاریک
l amino acid -L امینو اسید
oxyphile اسید گرای
monobasic acid اسید یک ارزشی
acid equivalent هم ارزشیمیایی اسید
niacin اسید نیکوتینیک
nitric acid اسید نیتریک
nucleic acid نوکلئیک اسید
manganic acid اسید منگنیک
lewis acid اسید لوویس
oxalic acid اکسالیک اسید
oxyacid اکسی اسید
oxygen acid اکسی اسید
oxyphil اسید دوست
oxyphil اسید گرای
oxyphile اسید دوست
glutamic acid اسید گلوتامیک
acetic acid استیک اسید
battery acid اسید باطری
conjugate acid اسید مزدوج
picric acid اسید پیکریک
tartaric acid تارتریک اسید
phenol اسید فنیک
chromic acid اسید کرومیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com