English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
alizarin ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
Other Matches
madder گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
madder ریشه روناس
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
carbuncle رنگ نارنجی مایل به قرمز
redorange <adj.> <noun> رنگی میان قرمز و نارنجی
carbuncles رنگ نارنجی مایل به قرمز
purpurin ماده رنگی روناس
purpurin رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
xanthin ماده رنگی روناس وگل زرد
hanna گل حنا [از برگ های این گیاه جهت تهیه رنگینه های قرمز مسی و نارنجی استفاده می شود.]
inulin ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
carmine ماده رنگی قرمز دانه
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
podophyllin ماده صمغی وتلخ ومسهلی مستخرجه از ریشه مهر گیاه
phlorizin ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
hemoglobin ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
madder روناس
alizarine روناس
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
aizarine جوهر روناس
munjeet روناس هندی
alizarine رنگ روناس
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
radicate ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenetic تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic تولید کننده ریشه ریشه اور
jacinthe نارنجی روشن
methyl orange نارنجی متیل
picksome نازک نارنجی
thin skinned نازک نارنجی
oranges مرکبات نارنجی
orange مرکبات نارنجی
patsy نازک نارنجی
light red نارنجی رنگ
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
to take root ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root ریشه گرفتن ریشه دواندن
curcumin رنگ نارنجی ساختگی
niminy piminy نازک نارنجی و ژستی
touchier نازک نارنجی حساس
touchy نازک نارنجی حساس
touchiest نازک نارنجی حساس
hard to please نازک نارنجی سخت راضی شو
Salmon <adj.> <noun> رنگی میان صورتی و نارنجی
squeamish سخت گیر نازک نارنجی
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
mosfet می گیرند
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
permanent mold قرار می گیرند
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
kettle holder کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
This car can hold 6 persons comefortably. دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
unwarned exposed یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
polypary ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
pin compatible تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
polypidom ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the. <proverb> مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود .
lengths تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
suprapermafrost ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
ball printer چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
interword spacing فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
click art صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
pyramiding سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
expansion unit وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
banner page صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
coralline قرمز
erythroid قرمز
red <adj.> قرمز
vermilion قرمز
raddle گل قرمز
ponceau قرمز
red line خط قرمز
rubrics خط قرمز
vinaceous قرمز
vermillion قرمز
vermeil قرمز
rubric خط قرمز
aka قرمز
cramoisy قرمز
redder قرمز
bloodshot قرمز
redheads مو قرمز
laky a قرمز
redhead مو قرمز
gules قرمز
reds قرمز
reddest قرمز
erythrean قرمز
sanguineous قرمز
paradise rug طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
infrared زیر قرمز
reddens قرمز شدن
caramel مایل به قرمز
cochineal قرمز شراب کش
infrared مادون قرمز
cochineal قرمز دانه
red light چراغ قرمز
red lights چراغ قرمز
rubescent قرمز شونده
rubious قرمز یاقوتی
crimson قرمز روناسی
redden قرمز کردن
redden قرمز شدن
reddened قرمز کردن
reddened قرمز شدن
phenol red قرمز فنول
reddening قرمز کردن
reddening قرمز شدن
first class brick اجر قرمز
reddens قرمز کردن
infera red مادون قرمز
chilli pepper فلفل قرمز
elm نارون قرمز
red letter با حروف قرمز
elms نارون قرمز
hot pepper فلفل قرمز
red lead سرب قرمز
red pepper فلفل قرمز
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
angry قرمز شده
red card کارت قرمز
red brick اجر قرمز
gorcock با قرقره قرمز
flushing قرمز کردن
flushes قرمز کردن
Red chilli فلفل قرمز
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
ruffous قرمز کم رنگ
hot line تلفن قرمز
rufous قرمز کم رنگ
hot lines تلفن قرمز
red peppers فلفل قرمز
safflower carmine قرمز کافیشه
red nucleus هسته قرمز
red lips لبهای قرمز
flush قرمز کردن
kidney beans لوبیا قرمز
cresol red قرمز کرزول
chlorophennol red قرمز کلروفنول
neutral red قرمز خنثی
encrimson قرمز کردن
Cayenne فلفل قرمز
scarlet قرمز جگری
scarlet قرمز لاکی
infra red زیر قرمز
infra-red زیر قرمز
ripe lips لبهای قرمز
dressed inred قرمز پوش
minium اکسید قرمز
minium شنجرف قرمز
congo red قرمز کنگو
murrey قرمز ارغوانی
staring red قرمز زننده
nacarat قرمز روشن
methyl red قرمز متیل
martagon سوسن قرمز
bright red قرمز روشن
caramels مایل به قرمز
body brick اجر قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
rel pole قطب قرمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com