English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
plastic ماده پلاستیکی
Search result with all words
Formica نوعی ماده پلاستیکی
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
synthetic plastic material ماده پلاستیکی مصنوعی
Other Matches
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
hoses لوله پلاستیکی
elastic design طرح پلاستیکی
hose لوله پلاستیکی
hosing لوله پلاستیکی
hosed لوله پلاستیکی
plastic bombs بمب پلاستیکی
plastic bomb بمب پلاستیکی
plastid pigments رنگدانههای پلاستیکی
plastic paint رنگ پلاستیکی
plasticity خصلت پلاستیکی
pancho بارانی پلاستیکی
hose coupling پیوست لوله پلاستیکی
plastic spray رنگ پاشیدنی پلاستیکی
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
sellotapes نوار چسب پلاستیکی
playground ball توپ پلاستیکی کودکان
sellotaping نوار چسب پلاستیکی
sellotaped نوار چسب پلاستیکی
polyrod antenna انتن میله پلاستیکی
suction hose لوله پلاستیکی اب مکنده
plasticity حالت پلاستیکی نرمی
sellotape نوار چسب پلاستیکی
mat surfer موج سوار صفحه پلاستیکی
plastic spray رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
boxes جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
epoxy نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
plastic خرج خمیری شکل پلاستیکی
high explosive plastic گلوله پلاستیکی سوختار شدید
box جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
cartridge جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
Cellophane لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
cartridges جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
radome پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
celluloid لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
fuller's earth خاک رس غیر پلاستیکی که شبیه بنتونیت است
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
sleeves پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
carbon ribbon ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
CDs جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
CD جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
stencilling ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencilled ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciling ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
stencils ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciled ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencil ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compacted نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
flowchart صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
compacting نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
compacts نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
chips کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
cards کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
smart کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
smartest کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
membrane keyboard صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
stuffed ماده
matters ماده
stuff ماده
substances ماده
article ماده
stuffs ماده
provision ماده
articles ماده
substance ماده
abscess ماده
mattering ماده
mattered ماده
matter ماده
bitching سگ ماده
bitches سگ ماده
bitched سگ ماده
abscesses ماده
agent ماده
stipulation ماده
foamed meterid ماده کف
clause ماده
clauses ماده
bitch سگ ماده
item ماده
material ماده
metals ماده
metal ماده
anti matter ضد ماده
female ماده
catch for door bolt ماده
materials ماده
nany بز ماده
nanny goats بز ماده
monoclinous نر و ماده
stuffless بی ماده
nanny goat بز ماده
antimatter ضد ماده
agents ماده
items ماده
she deer گوزن ماده
precursors پیش ماده
atropine ماده اتروپین
dye stuff ماده رنگی
bituminous matter ماده قیری
emitted material ماده گسیلیده
thermite ماده ترمیت
additives ماده افزودنی
additive ماده افزودنی
the female sex جنس ماده یا زن
food dtufe stuff ماده غذایی
jellies ماده لزج
jelly ماده لزج
anticorrosive paint ماده ضد زنگ
mineral ماده معدنی
sexed بطورمشخص نر یا ماده
antiset ماده ضد ته نشین
pyrogen ماده تب اور
dyestuff ماده رنگی
stuffs ماده اولیه
basophil ماده قلیادوست
conservation of matter بقای ماده
thermate ماده ترمیت
consumable ماده مصرفی
continuation clause ماده تداوم
developer agent ماده فهور
pigments ماده رنگی
tongue and groove joint اتصال نر و ماده
refractory material ماده دیرگداز
pigment ماده رنگی
toxic agent ماده سمی
corrodent ماده اکاله
reeve یلوه ماده
cow calf گوساله ماده
red lead ماده ضدزنگ
refractory material ماده نسوز
coloring substance ماده رنگ
coloring matter ماده رنگ
basophile ماده قلیادوست
break clause ماده نقض
bull whale نهنگ ماده
res شی ء بخصوص ماده
disinfector ماده ضدعفونی
replealed article ماده منسوخه
casein ماده پنیری
stuffed ماده اولیه
chemical agent ماده شیمیایی
chlorophyl ماده سبزگیاهی
stuff ماده اولیه
refrigerant ماده سردکننده
coloring agent ماده رنگ
symmetry substance ماده متقارن
allelopathic substance ماده دورساز
antimatter پاد ماده
stainer ماده رنگرزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com