English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English Persian
double helix مارپیچ دوگانه
Other Matches
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
two some دوگانه
double star دوگانه
twofold دوگانه
dual دوگانه
dual carriageway شوسه دوگانه
dual impression برداشت دوگانه
dual personality شخصیت دوگانه
dual processors پردازندههای دوگانه
dual sensation احساس دوگانه
dualist دوگانه نگر
dualistic dependency وابستگی دوگانه
dualistic economy اقتصاد دوگانه
dualize دوگانه کردن
double bond پیوند دوگانه
diphthong مصوت دوگانه
double cropping کشت دوگانه
dual carriageways شوسه دوگانه
coconsciousness هشیاری دوگانه
dualism دوگانه نگری
diplacusis دوگانه شنوی
double antenna انتن دوگانه
double armature ارمیچر دوگانه
diphthongs مصوت دوگانه
double conversion تبدیل دوگانه
duplex ignition احتراق دوگانه
duplex telegraphy تلگراف دوگانه
twin-sets ژاکت دوگانه
double-takes واکنش دوگانه
double-take واکنش دوگانه
ghost signal تصویر دوگانه
endocyclic double bond پیوند دوگانه اندوسیکلی
isolated double bond پیوند دوگانه مجزا
symmetry double bond پیوند دوگانه متقارن
cumulated double bonds پیوندهای دوگانه همجوار
conjugated double bond پیوند دوگانه مزدوج
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
split sound system کانال صوتی دوگانه
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
exocyclic double bond پیوند دوگانه اگزوسیکلی
dual labor market بازار کار دوگانه
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
spiriferous مارپیچ
spiry مارپیچ
wedel مارپیچ
flexuose مارپیچ
serpentiform مارپیچ
gyroidal مارپیچ
hair pin bend مارپیچ
helix مارپیچ
pinwheel مارپیچ
spiraling مارپیچ
spiraled مارپیچ
spiralling مارپیچ
spirals مارپیچ
spiral مارپیچ
spiralled مارپیچ
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
snake fence نرده مارپیچ
inflationary spiral مارپیچ تورمی
wedelen مارپیچ زدن
snaked مارپیچ رفتن
balanced winder پله مارپیچ
snakes مارپیچ رفتن
snake مارپیچ رفتن
caracol پله مارپیچ
caracole پله مارپیچ
dancer پله مارپیچ
helical spring متر مارپیچ
twist drill مته مارپیچ
hair pin bend مارپیچ کوهستان
spiral drill مته مارپیچ
spiral reinforcement فولادگذاری مارپیچ
screw auger مته مارپیچ
spiral spring فنر مارپیچ
newel spindle مارپیچ پله
mercury thread مارپیچ جیوهای
spiral stairs پلکان مارپیچ
spiral test ازمون مارپیچ
left handed helix مارپیچ چپ گرد
left hand helix مارپیچ به سمت چپ
spirally بطور مارپیچ
sinistrorsal helix مارپیچ چپ گرد
inside thread مارپیچ داخلی
right handed helix مارپیچ راستگرد
helix angle زاویه مارپیچ
giant slalmon مارپیچ بزرگ
worm مارپیچ کردن
worms مارپیچ کردن
corkscrew staircase پلکان مارپیچ
labyrinth پلکان مارپیچ
labyrinths پلکان مارپیچ
wormed مارپیچ کردن
spires ساقه باریک مارپیچ
spirochaeta هر نوع باکتری مارپیچ
spire ساقه باریک مارپیچ
newels ستون پلکان مارپیچ
dogleg پله کان مارپیچ
newels تیرمیان پلکان مارپیچ
newel ستون پلکان مارپیچ
serpentine شکل مارپیچ مارمانند
box spring فنر مارپیچ تختخواب
spirality شکل مارپیچ یا حلزونی
spirals حلزونی بشکل مارپیچ
spiral حلزونی بشکل مارپیچ
coiled مارپیچ سیم پیچ
spiral بشکل مارپیچ دراوردن
spirochete هر نوع باکتری مارپیچ
spirochaete هر نوع باکتری مارپیچ
coils مارپیچ سیم پیچ
spiraling حلزونی فنر مارپیچ
spiral حلزونی فنر مارپیچ
spiralling بشکل مارپیچ دراوردن
spiralling حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled حلزونی بشکل مارپیچ
coil مارپیچ سیم پیچ
spiralled حلزونی فنر مارپیچ
spiraled بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled حلزونی فنر مارپیچ
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
spiralling حلزونی فنر مارپیچ
spiraling بشکل مارپیچ دراوردن
newel تیرمیان پلکان مارپیچ
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
spirals بشکل مارپیچ دراوردن
spirals حلزونی فنر مارپیچ
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
threads دنده دار کردن مارپیچ
thread دنده دار کردن مارپیچ
snails بشکل مارپیچ جلو رفتن
snail بشکل مارپیچ جلو رفتن
mazes پیچ وخم پلکان مارپیچ
maze پیچ وخم پلکان مارپیچ
flexural پیچ وخم دار مارپیچ
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
flexuous پیچ وخم دار مارپیچ
fleche میل بالای مناره مارپیچ
aerial cartwheel مارپیچ همراه با پرش وچرخش
slalomist مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
capacole چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
scitovsky double criterion معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com