English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English Persian
hair pin bend مارپیچ کوهستان
Other Matches
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
mountains کوهستان
mountain کوهستان
saint bernard سگ راهنمای کوهستان
highlander اهل کوهستان
intramontane واقع در کوهستان
acclimatization عادت کردن به هوای کوهستان
transhumant حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
subalpine ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
spiriferous مارپیچ
spirals مارپیچ
spiry مارپیچ
serpentiform مارپیچ
pinwheel مارپیچ
helix مارپیچ
hair pin bend مارپیچ
gyroidal مارپیچ
flexuose مارپیچ
spiraled مارپیچ
spiralled مارپیچ
spiraling مارپیچ
spiralling مارپیچ
spiral مارپیچ
wedel مارپیچ
mercury thread مارپیچ جیوهای
inside thread مارپیچ داخلی
inflationary spiral مارپیچ تورمی
dancer پله مارپیچ
helix angle زاویه مارپیچ
helical spring متر مارپیچ
caracole پله مارپیچ
caracol پله مارپیچ
left hand helix مارپیچ به سمت چپ
wedelen مارپیچ زدن
spiral test ازمون مارپیچ
spiral stairs پلکان مارپیچ
spiral spring فنر مارپیچ
spiral reinforcement فولادگذاری مارپیچ
spiral drill مته مارپیچ
snake fence نرده مارپیچ
sinistrorsal helix مارپیچ چپ گرد
screw auger مته مارپیچ
balanced winder پله مارپیچ
right handed helix مارپیچ راستگرد
spirally بطور مارپیچ
newel spindle مارپیچ پله
left handed helix مارپیچ چپ گرد
twist drill مته مارپیچ
giant slalmon مارپیچ بزرگ
worm مارپیچ کردن
wormed مارپیچ کردن
worms مارپیچ کردن
snake مارپیچ رفتن
labyrinth پلکان مارپیچ
labyrinths پلکان مارپیچ
corkscrew staircase پلکان مارپیچ
double helix مارپیچ دوگانه
snaked مارپیچ رفتن
snakes مارپیچ رفتن
spiralling حلزونی فنر مارپیچ
spirochaete هر نوع باکتری مارپیچ
spirochaeta هر نوع باکتری مارپیچ
spiral حلزونی بشکل مارپیچ
spirals حلزونی بشکل مارپیچ
spirals بشکل مارپیچ دراوردن
spirality شکل مارپیچ یا حلزونی
spirals حلزونی فنر مارپیچ
newel تیرمیان پلکان مارپیچ
newel ستون پلکان مارپیچ
spiraled حلزونی بشکل مارپیچ
spiralling بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled حلزونی فنر مارپیچ
spiraling حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling بشکل مارپیچ دراوردن
spiraling حلزونی فنر مارپیچ
spiralled حلزونی بشکل مارپیچ
spiral حلزونی فنر مارپیچ
spiral بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled حلزونی فنر مارپیچ
spiralling حلزونی بشکل مارپیچ
newels تیرمیان پلکان مارپیچ
newels ستون پلکان مارپیچ
serpentine شکل مارپیچ مارمانند
box spring فنر مارپیچ تختخواب
coils مارپیچ سیم پیچ
dogleg پله کان مارپیچ
coiled مارپیچ سیم پیچ
coil مارپیچ سیم پیچ
spirochete هر نوع باکتری مارپیچ
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
spires ساقه باریک مارپیچ
spire ساقه باریک مارپیچ
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
aerial cartwheel مارپیچ همراه با پرش وچرخش
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
fleche میل بالای مناره مارپیچ
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
flexuous پیچ وخم دار مارپیچ
flexural پیچ وخم دار مارپیچ
maze پیچ وخم پلکان مارپیچ
mazes پیچ وخم پلکان مارپیچ
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
snail بشکل مارپیچ جلو رفتن
thread دنده دار کردن مارپیچ
threads دنده دار کردن مارپیچ
snails بشکل مارپیچ جلو رفتن
slalomist مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
capacole چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com