Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
face mask
ماسک محافظ صورت
Other Matches
face guard
ماسک محافظ
helmet
ماسک محافظ
helmets
ماسک محافظ
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
a face-pack
ماسک صورت
I'd like a face-pack.
من ماسک صورت میخواهم.
death masks
ماسک صورت مرده
death mask
ماسک صورت مرده
facr piece
قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
mask
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
mask
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
masks
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
masks
ماسک
mask
ماسک
guise
ماسک
guises
ماسک
face wall
ماسک
service anti gas respirator
ماسک ضد گاز
safty face shield
ماسک ایمنی
masker
ماسک دار
masquer
ماسک پوش
gas masks
ماسک ضد گاز
breathing gear
ماسک تنفسی
dust respirator
ماسک تنفسی
smoke mask
ماسک ضد دود
masked
ماسک زده
gas mask
ماسک ضد گاز
gas mask
ماسک گاز
protective mask
ماسک ضد گاز
gas masks
ماسک گاز
bird cage
ماسک مخصوص خط نگهدار
to be masked
نقاب یا ماسک زدن
snorkeler
غواص با ماسک و لوله
dust respirator
ماسک ضد گردو غبار
mask
ماسک زدن پنهان کردن
acid vapor canister
ماسک حفافت در برابر بخاراسید
masks
ماسک زدن پنهان کردن
snorkeling
غواصی بکمک لوله و ماسک
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
purge valve
لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
maskable
وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
geek
یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
screens
محافظ
preservatives
محافظ
guards
محافظ
guardians
محافظ
guardian
محافظ
herder
محافظ
protective
محافظ
preservative
محافظ
guard
محافظ
shelterer
محافظ
guarding
محافظ
keeper
محافظ
keepers
محافظ
screening, screenings
محافظ
preserver
محافظ
screen
محافظ
screened
محافظ
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
protective contact
کنتاکت محافظ
banch wall
دیواره محافظ
protective earthing
زمین محافظ
protective cover
روکش محافظ
preservative coating
روکش محافظ
parried
محافظ باش
bulwark
دیواره محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
pods
پوسته محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
parrying
محافظ باش
escort guard
گارد محافظ
parry
محافظ باش
parries
محافظ باش
guard plank
تخته محافظ
fender curbs
جدول محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
heel cut
محافظ پاشنه پا
backing material
مواد محافظ
pod
پوسته محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
protective reactor
راکتانس محافظ
guards
محافظ گارد
conservator
نگهدارنده محافظ
guarding
محافظ گارد
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
protective switch
کلید محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
light shield
محافظ نور
surveillant
محافظ بپا
frigate
ناو محافظ
line choking coil
پیچک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
mouthguard
محافظ دندان
shielded plate
صفحه محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
exposure suit
لباس محافظ
cowling
روپوش محافظ
vizard
نقاب محافظ
frigates
ناو محافظ
casings
لوله محافظ
casing
لوله محافظ
tutelary
دارای محافظ وحامی
shields
حفاظ پوشش محافظ
hood
پوشش محافظ چیزی
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
hoods
پوشش محافظ چیزی
shells
عامل محافظ حفاظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
shield
حفاظ پوشش محافظ
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
loricate
دارای پوسته محافظ
leathers
لباس چرمی محافظ
sconce
پرده یاپوشش محافظ
on guard
بحالت محافظ باش
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
handshield
سپر محافظ جوشکاری
windshield
شیشه محافظ باد
shell
عامل محافظ حفاظ
windshields
شیشه محافظ باد
glacis
حصاریا مانع محافظ
packing
ماده محافظ کالاها.
bent
محافظ قالب بتن
protective layer
لایه یا روکش محافظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
shelling
عامل محافظ حفاظ
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
chain case
جعبه محافظ زنجیر
coquille
محافظ دست شمشیرباز
escort of the color
گارد محافظ پرچم
facings
روکش محافظ دیوار
facing
روکش محافظ دیوار
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
cable duct
لوله محافظ کابل برق
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
eave
[محافظ روی پشت بام]
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com