Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
machinist
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinists
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
Other Matches
dredger
دستگاه کل تراش
dredgers
دستگاه کل تراش
operator
متصدی دستگاه
operators
متصدی دستگاه
lathe
دستگاه سوپاپ تراش
shaping machine
دستگاه صفحه تراش
car wheel lathe
دستگاه ماشین تراش
lathes
دستگاه سوپاپ تراش
stenotypisht
متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
double column planner miller
دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
grinders
چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinder
چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
plate edge planer
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
double standard planer
دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
planer
دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
necrologist
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
turnery
کارخانه تراش ماشین تراش
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
paring
تراش
exfoliaion
تراش
parings
تراش
excoriation
تراش
erasion
تراش
rasure
تراش
paring knife
سم تراش
erasement
تراش
paring iron
سم تراش
scart
تراش
shaves
تراش
shaved
تراش
butteris
سم تراش
shave
تراش
user
متصدی
quartermasters
متصدی
users
متصدی ها
warden
متصدی
operators
متصدی ها
clerk
متصدی
clerks
متصدی
runner
متصدی
responsible
متصدی
quartermaster
متصدی
operator
متصدی
operators
متصدی
vacant
بی متصدی
in charge
متصدی
operator
متصدی
incumbent
متصدی
incumbents
متصدی
runners
متصدی
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
scratches
تراش چرکنویس
scratch
تراش چرکنویس
scratched
تراش چرکنویس
scratching
تراش چرکنویس
wood carver
چوب تراش
rasped
تراش دادن
chaser
قلم تراش
chasers
قلم تراش
lathe
ماشین تراش
xylographer
چوب تراش
beading
تراش تسبیحی
cutters
الت تراش
lapicide
سنگ تراش
grinding
تراش فلز
turning machine
ماشین تراش
rasping
تراش دادن
rasps
تراش دادن
lathes
ماشین تراش
machinability
قابلیت تراش
lathes
چرخ تراش
machining allowance
تراش خور
turntable
صفحه تراش
turning tool
قلم تراش
turntables
صفحه تراش
turning tool
کارد تراش
turnery
تراش کاری
tool
قلم تراش
parer
پوست تراش
tile cutter
کاشی تراش
lathe tool
ابزار تراش
rasp
تراش دادن
lathe tool
تیغه تراش
lathe
چرخ تراش
grazes
تیر تراش
grazed
اتش تراش
grazed
تیر تراش
graze
اتش تراش
graze
تیر تراش
milling machine
ماشین تراش
turner
تراش کار
machinable
قابل تراش
ivory turner
عاج تراش
boring cutter
قلم تراش
grazes
اتش تراش
skiving tool
قلم تراش
skiving tool
ابزار تراش
stripping
تراش لایه رو
stonecutter
سنگ تراش
cutting tool
قلم تراش
form cutting tool
قلم تراش
cut stone
سنگ تراش
stonemason
سنگ تراش
sharpeners
مداد تراش
sharpener
مداد تراش
diamond cutter
الماس تراش
raspatory
استخوان تراش
skiver
پوست تراش
rough d.
الماس بی تراش
free cutting steel
فولاد خوش تراش
cut off tool
قلم تراش
sculptress
پیکر تراش
brick cutter
اجر تراش
xyster
استخوان تراش
cape chisel
قلم تراش
shaper
صفحه تراش
automatic stub lathe
ماشین تراش
faceted
تراش دار
automatic machine
ماشین تراش
scalping iron
استخوان تراش
cut
تراش دادن
cuts
تراش دادن
carver
سنگ تراش
sharper
مداد تراش
gear cutter
دنده تراش
grazing fire
اتش تراش
sculptors
پیکر تراش
curette
الت تراش
beadings
تراش تسبیحی
nail files
ناخن تراش
sculptor
پیکر تراش
flat fire
تیر تراش
cutter
الت تراش
radarman
متصدی رادار
radar operator
متصدی رادار
radar man
متصدی رادار
operators
متصدی ماشین
operator
متصدی ماشین
unattended
بدون متصدی
fitters
متصدی نصب
signalman
متصدی علائم
ruling
رایج متصدی
rulings
رایج متصدی
fitter
متصدی نصب
radioman
متصدی بی سیم
receiver
متصدی دریافت
operator console
پیشانه متصدی
receivers
متصدی دریافت
operator command
فرمان متصدی
radio operator
متصدی بی سیم
auctioneers
متصدی حراج
time keeper
متصدی اوقات
auctioneers
متصدی مزایده
auctioneer
متصدی حراج
auctioneer
متصدی مزایده
signal man
متصدی علائم
harbour master
متصدی بندر
receptionist
متصدی پذیرش
salespersons
متصدی فروش
salesperson
متصدی فروش
salespeople
متصدی فروش
infirmarian
متصدی بیمارستان
yard man
متصدی محوطه
winch driver
متصدی دوار
groundskeeper
متصدی زمین
chartulary
متصدی بایگانی
cataloger
متصدی کاتالوگ
cataloguer
متصدی کاتالوگ
ammunition handler
متصدی مهمات
adman
متصدی اعلانات
suppliers
متصدی ملزومات
supplier
متصدی ملزومات
freshwater king
متصدی اب شیرین کن
officer
مامور متصدی
officers
مامور متصدی
litter bearer
متصدی برانکارد
turf accountants
متصدی شرطبندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com