English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
sunchronous machine ماشین سنکرون
Other Matches
synchronous سنکرون
synchronising سنکرون کردن
synchronous motor موتور سنکرون
synchromesh gear گیربکس سنکرون
synchronous timer تایمر سنکرون
sync سنکرون شده
synchronises سنکرون کردن
synchronised سنکرون کردن
synchronize سنکرون کردن
synchronizes سنکرون کردن
synchronous generator ژنراتور سنکرون
three phase synchronous motor موتور سنکرون سه فاز
synchronization عمل سنکرون کردن دو وسیله
synchronous alternator مولد جریان متناوب سنکرون
sync دو وسیله کاملاگ سنکرون نیستند
isochronous transmission ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
sync بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
masters سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
mastered سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
main سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
sync باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
sdlc معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
universal قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
USART قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
overruns دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrun دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrunning دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
pipeline حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
pipelines حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
remote data concentrator وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
motor- ماشین
engine ماشین
mechanisms ماشین
runners ماشین چی
motor ماشین
pressman ماشین چی
pressmen ماشین چی
automaton ماشین
plant ماشین
automatons ماشین
motored ماشین
runner ماشین چی
wheels رل ماشین
wheeling رل ماشین
wheel رل ماشین
apparatus ماشین
freeze-up ماشین
machanist ماشین چی
motors ماشین
mechanism ماشین
machined ماشین
gin ماشین
machine ماشین
gins ماشین
mill ماشین
mills ماشین
plants ماشین
machines ماشین
metal cutting tool ماشین ابزار
comptometer ماشین حساب
machine fault نقص ماشین
computers ماشین حساب
clipper ماشین موزنی
ambulance car ماشین تصادفات
analytical engine ماشین تحلیلی
machine error خطای ماشین
arithmometer ماشین حساب
machine fault عیب ماشین
open machine ماشین باز
computers ماشین الکترونیکی
adding machine ماشین افزایشگر
typewriters ماشین تحریر
print ماشین کردن
printed ماشین کردن
prints ماشین کردن
teazle ماشین خارزنی
teazel ماشین خارزنی
teaching machine ماشین تدریس
typewriter ماشین تحریر
machinelike ماشین وار
hoods کاپوت ماشین
unipolar machine ماشین تک قطب
hood کاپوت ماشین
three phase machine ماشین سه فازه
machinist's mate ماشین ساز
acyclic machine ماشین تک قطب
machinist's mate ماشین کار
teaching machine ماشین اموزش
bumpers سپر ماشین
machine cycle چرخه ماشین
type write ماشین کردن
milling machine ماشین فرز
two phase machine ماشین دو فازه
two way machine ماشین دو راهه
milling machine ماشین تراش
bumper سپر ماشین
steamers ماشین بخار
virtual machine ماشین مجازی
mimeograph ماشین تکثیر
automatic machine ماشین تراش
cash registers ماشین صندوقداری
cash register ماشین صندوقداری
type writer ماشین تحریر
type writer ماشین تحرر
steamer ماشین بخار
computer ماشین متفکر
object machine ماشین مقصود
motorists ماشین سوار
rotary ماشین چرخنده
computer ماشین الکترونیکی
turing machine ماشین تورینگ
machine dependent وابسته به ماشین
trench excavator ماشین حفاری
computers ماشین متفکر
machine designer طراح ماشین
motorist ماشین سوار
machine dependent وابسته ماشین
computer ماشین حساب
machine code دستورالعملهای ماشین
operator متصدی ماشین
turning machine ماشین تراش
operators متصدی ماشین
machine code رمز ماشین
machine equipment تجهیزات ماشین
machine operator متصدی ماشین
router ماشین فرز
slot drilling machine ماشین مته
road transport vehicle ماشین باری
slot drilling machine ماشین سوراخکن
smart machine ماشین هوشیار
machine language زبان ماشین
machine interupption وقفه ماشین
buffer ماشین لرزنده
chauffeur راننده ماشین
chauffeured راننده ماشین
chauffeuring راننده ماشین
chauffeurs راننده ماشین
reeling machine ماشین نخ پیچی
reaping machine ماشین درو
punching machine ماشین سوراخکن
machine operator اپراتور ماشین
six by six ماشین شش چرخه
sewing press ماشین کتابدوزی
sequential machine ماشین ترتیبی
machine operator کارگردان ماشین
knitting machine ماشین کش بافی
scouring machine ماشین سمباده
machine oriented ماشین گرا
knitting machines ماشین کش بافی
machine operating عملکرد ماشین
scouring machine ماشین سایش
machine oil روغن ماشین
seaming machine ماشین درزگیری
machine learning فراگیری ماشین
sand dredger ماشین حفار
adders ماشین جمع
adder ماشین جمع
automobiles ماشین خودرو
printer machine ماشین چاپ
power shovel ماشین خاک کش
millwright ماشین ساز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com