English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
multi purpose machine ماشین چند کاره
Other Matches
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
Jack of all trades and master of none.. <proverb> همه کاره هیچ کاره است .
Jack of all trades , master of none . همه کاره وهیچ کاره
ad hoc تک کاره
general purpose هر کاره
inactive بی کاره
half faced نیمه کاره
dual purpose gun توپ دو کاره
what is he? چه کاره است
pick چند کاره
multipurpose چند کاره
versatile همه کاره
multitasking چند کاره
halfway نصفه کاره
picks چند کاره
jacks of all trades همه کاره
jack of all trades همه کاره
He is the boss . He runs the show. اوهمه کاره است
A good for nothing person . آدم هیچ کاره
multi meter سنجه چند کاره
do all ادم همه کاره
factotum ادم همه کاره
versatility همه کاره بودن
multitester سنجه چند کاره
multijob operation عملیات چند کاره
factotums ادم همه کاره
multiple job processing پردازش چند کاره
partial نیمه کاره بخشی از
i went there particularly to یک کاره انجا رفتم
He has no influence in this company . دراین شرکت کاره ای نیست
That is my line ( field ) . خودم این کاره هستم
slouching ادم بی کاره وبی کفایت
slouch ادم بی کاره وبی کفایت
slouched ادم بی کاره وبی کفایت
slouches ادم بی کاره وبی کفایت
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
multifinder گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
microsoft DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
standards حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
dual capable جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
tasks جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
runner ماشین چی
automatons ماشین
gin ماشین
gins ماشین
motor- ماشین
motors ماشین
machanist ماشین چی
automaton ماشین
engine ماشین
pressmen ماشین چی
mill ماشین
mills ماشین
pressman ماشین چی
motor ماشین
plant ماشین
machined ماشین
freeze-up ماشین
wheeling رل ماشین
wheels رل ماشین
plants ماشین
machine ماشین
machines ماشین
wheel رل ماشین
motored ماشین
mechanisms ماشین
mechanism ماشین
apparatus ماشین
runners ماشین چی
steamers ماشین بخار
autos ماشین سواری
cl مخفف یک ماشین پر
carfare کرایه ماشین
typewritter ماشین نویس
carload بقدرفرفیت یک ماشین
bumper سپر ماشین
bumpers سپر ماشین
weldor ماشین جوشکاری
chess machine ماشین شطرنج
steamer ماشین بخار
chief engineer مدیر ماشین
auto ماشین سواری
commutating machine ماشین جابجاگری
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
typewriter ماشین تحریر
open machine ماشین باز
motorist ماشین سوار
clipper ماشین موزنی
object machine ماشین مقصود
operator متصدی ماشین
ditcher ماشین نهر کن
dish washer ماشین طرفشویی
rotary ماشین چرخنده
washing machines ماشین رختشویی
typewriters ماشین تحریر
commutator machine ماشین کموتاتودار
for a car برای هر ماشین
pinball machine ماشین پینبال
donkey engine ماشین بخارکوچک
paper mill ماشین کاغذسازی
pinball machines ماشین پینبال
prints ماشین کردن
printed ماشین کردن
operators متصدی ماشین
print ماشین کردن
motorists ماشین سوار
reaping machine ماشین درو
smart machine ماشین هوشیار
steam whistle سوت ماشین
gearing دندههای ماشین
hood کاپوت ماشین
hoods کاپوت ماشین
road transport vehicle ماشین باری
router ماشین فرز
motorway راه ماشین رو
motorways راه ماشین رو
accounting machine ماشین حسابداری
teazle ماشین خارزنی
teazel ماشین خارزنی
reeling machine ماشین نخ پیچی
teaching machine ماشین تدریس
teaching machine ماشین اموزش
tar spraying machine ماشین قیرپاش
synchronous machine ماشین همزمان
synchronous machine ماشین همگام
sunchronous machine ماشین سنکرون
sand dredger ماشین حفار
machine code رمز ماشین
machine code دستورالعملهای ماشین
sewing press ماشین کتابدوزی
typing ماشین نویسی
six by six ماشین شش چرخه
computer ماشین متفکر
computer ماشین حساب
computer ماشین الکترونیکی
computers ماشین متفکر
computers ماشین حساب
computers ماشین الکترونیکی
slot drilling machine ماشین مته
sequential machine ماشین ترتیبی
stamper ماشین منگنه
cash registers ماشین صندوقداری
steam engine ماشین بخار
knitting machines ماشین کش بافی
knitting machine ماشین کش بافی
scouring machine ماشین سایش
scouring machine ماشین سمباده
seaming machine ماشین درزگیری
cash register ماشین صندوقداری
slot drilling machine ماشین سوراخکن
acyclic machine ماشین تک قطب
treadle رکاب ماشین
buffer ماشین لرزنده
two phase machine ماشین دو فازه
two way machine ماشین دو راهه
blower engine ماشین دمنده
turning machine ماشین تراش
turing machine ماشین تورینگ
adder ماشین جمع
adders ماشین جمع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com