Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English
Persian
supranational
مافوق محدودیتهای ملی
Other Matches
supply constraints
محدودیتهای عرضه
physical constraints
محدودیتهای فیزیکی
qualitative restrictions
محدودیتهای کیفی
quantitative restrictions
محدودیتهای کمی
free trade
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
boundaries
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
soft clip area
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
superior
مافوق
superiors
مافوق
superordinate
مافوق
upmost
مافوق
trans-
مافوق
trancscendent
مافوق
transcendent
مافوق
superordinates
مافوق
hereinabove
مافوق این
hypermedia
مافوق رسانه
mandate
دستور مافوق
hyperphyscal
مافوق طبیعت
hypersonic
مافوق فراصوت
hypertext
مافوق متن
superconducter
مافوق هادی
superior order
امر مافوق
ultrasonics
مافوق صوت
supranational
مافوق ملیت
supersensory
مافوق احساس
superior order
دستور مافوق
dominant
مقتدر مافوق
preternatural
مافوق طبیعی
overlord
سرور مافوق
overlords
سرور مافوق
superior
مافوق بالارتبه
superhuman
مافوق انسانی
superiors
مافوق بالارتبه
past
بعد از مافوق
mandating
دستور مافوق
supersonic
مافوق صوت
mandates
دستور مافوق
mandated
دستور مافوق
supramundane
مافوق این جهان
suoersonic compressor
کمپرسور مافوق صوت
supermen
موجود مافوق انسان
ultra
خیلی متعصب مافوق
supersonic nozzle
نازل مافوق صوت
superconducting computers
کامپیوترهای مافوق هادی
superman
موجود مافوق انسان
supersonic propeller
ملخ مافوق صوت
supersonic turbine
توربین مافوق صوت
hypersonic
سرعت مافوق صوت
supersonic
سرعت مافوق صوت
beyond one's expectation
مافوق انتظار کسی
above
مافوق واقع دربالا
supersonic
علم مافوق صوت
metagnostic
مافوق علم بشر
supersonic tunnel
تونل باد مافوق صوت
import restrictions
محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
hyperphysical
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
it is past cure
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
sonic boom
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
conical flow
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
bow wave
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
ultra
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com