Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
superconducter
مافوق هادی
Search result with all words
superconducting computers
کامپیوترهای مافوق هادی
Other Matches
insulating
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductors
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
upmost
مافوق
trancscendent
مافوق
superior
مافوق
trans-
مافوق
superordinates
مافوق
superordinate
مافوق
superiors
مافوق
transcendent
مافوق
hypertext
مافوق متن
hypersonic
مافوق فراصوت
hereinabove
مافوق این
superhuman
مافوق انسانی
past
بعد از مافوق
overlord
سرور مافوق
mandate
دستور مافوق
overlords
سرور مافوق
hyperphyscal
مافوق طبیعت
mandated
دستور مافوق
mandating
دستور مافوق
mandates
دستور مافوق
superior
مافوق بالارتبه
supranational
مافوق ملیت
ultrasonics
مافوق صوت
supersonic
مافوق صوت
preternatural
مافوق طبیعی
supersensory
مافوق احساس
superior order
امر مافوق
superiors
مافوق بالارتبه
dominant
مقتدر مافوق
hypermedia
مافوق رسانه
superior order
دستور مافوق
metagnostic
مافوق علم بشر
ultra
خیلی متعصب مافوق
hypersonic
سرعت مافوق صوت
beyond one's expectation
مافوق انتظار کسی
supersonic
علم مافوق صوت
supersonic
سرعت مافوق صوت
above
مافوق واقع دربالا
supermen
موجود مافوق انسان
supersonic nozzle
نازل مافوق صوت
supersonic propeller
ملخ مافوق صوت
suoersonic compressor
کمپرسور مافوق صوت
supersonic turbine
توربین مافوق صوت
supramundane
مافوق این جهان
superman
موجود مافوق انسان
supranational
مافوق محدودیتهای ملی
supersonic tunnel
تونل باد مافوق صوت
hyperphysical
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
sonic boom
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
it is past cure
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
sonic booms
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
conical flow
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
conductors
هادی
directorial
هادی
electric conductor
هادی
ductile
هادی
director
هادی
cabled
هادی
guides
هادی
guided
هادی
guide
هادی
lead
هادی
cable
هادی
directors
هادی
steerer
هادی
conductor
هادی
leading line
خط هادی
leads
هادی
guide vane
تیغه هادی
ideal conductor
هادی ایده ال
internal conductor
سیم هادی
light guide
هادی نور
dredging ladder
هادی سطل
circuit line
هادی جریان
bus bar
ریل هادی
twin conductor
هادی دوبل
conductive silver
نقره هادی
solid state
نیمه هادی
valve guide
هادی سوپاپ
vascular tissue
بافت هادی
guide flag
پرچم هادی
guide bank
دیوار هادی سد
heat conductor
هادی حرارت
directrix
هادی خط راهنما
directress
هادی خط راهنما
light pipe
هادی نور
director sight
دوربین هادی
light quide
هادی نور
conductor resistance
مقاومت هادی
noninductive
غیر هادی
conductor rail
شینه هادی
conductor current
جریان هادی
electric conductor
هادی برق
conducting staff
ستاد هادی
semicinductor
نیمه هادی
semi conductor
نیمه هادی
single conductor
هادی تک رشتهای
single core
هادی تک رشتهای
directing staff
ستاد هادی
wireway
سیم هادی
conductors
هادی رسانا
lead
غلاف هادی
superconductors
فوق هادی
superconductor
فوق هادی
lizards
بند هادی
lizard
بند هادی
lead
کابل هادی
leads
کابل هادی
conductor
هادی رسانا
conductors
سیم هادی
conductor
سیم هادی
leads
سبقت هادی
leads
غلاف هادی
water main
لوله هادی اب
duct
لوله هادی
water mains
لوله هادی اب
electric conductor
هادی الکتریسیته
lead
سبقت هادی
wire
هادی فلزی نازک
nozzle guide vane
تیغههای هادی یا راهنما
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
gallium arsenide
قطعه نیمه هادی
lead in
مدار هادی اشتعال
insulated conductor
هادی عایق شده
nonconductor
جسم غیر هادی
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
wires
هادی فلزی نازک
port
شیار هادی دهانه
current carring wire
سیم هادی جریان
ohmage
مقاومت هادی برق
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
polestar
هادی مورد توجه
bow wave
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
guides post
نفر هادی مستقر شوید
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
conductors
وسیله هادی اجرا کننده
metallic oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی
photoconductor
هادی حساس نسبت به نور
conductor
وسیله هادی اجرا کننده
solid-state
مربوط به وسایل نیمه هادی
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
integrate semiconductor circuit
مدار نیمه هادی مجتمع
ultra
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
conductor
هادی جریان برق رشته سیم
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
conductors
هادی جریان برق رشته سیم
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
complementary metal oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
low gap semiconductor
نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
double
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
currents
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
electric
حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
current
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
wafers
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
randomly
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
leader
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
random
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
leaders
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
wafer
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumbo chip
مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
transistors
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode
دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com