Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English
Persian
spatula
ماله بنایی
spatulas
ماله بنایی
brick trowel
ماله بنایی
mason's board
ماله بنایی
Other Matches
masonery
بنایی
brick work
بنایی
masonry
بنایی
levelled
تراز بنایی
plumb
شاغول بنایی
brick
اجر بنایی
bricks
اجر بنایی
masonry dam
سد با مصالح بنایی
brick workers tool
ابزار بنایی
masonry weir
شادروان بنایی
leveled
تراز بنایی
builder level
تراز بنایی
levels
تراز بنایی
level
تراز بنایی
masonry sand
ماسه بنایی
trowel
ماله
troweler
ماله کش
harrows
ماله
patters
ماله
malay
ماله
pattering
ماله
pattered
ماله
patter
ماله
trowels
ماله
harrow
ماله
smoother
ماله
masonery bond
بست مصالح بنایی
mason hammer
تیشه یا چکش بنایی
masonry weir
بند بنایی وزنی
mason's scaffold
چوب بست بنایی
uncoursed rubble masonery
بنایی سنگ لاشه در هم
plastring trowel
ماله گچکاری
jointer
ماله بندکشی
plastering trowel
ماله چهارسو
spatule
ماله رنگ
trowel for pointing
ماله بندکشی
spatual
ماله فضائی
malayan
اهل ماله
floated
ماله چهارسو
floats
ماله چهارسو
trowel
ماله کشیدن
trowels
ماله کشیدن
pallet
ماله چوبی
pallets
ماله چوبی
float
ماله چهارسو
chaines
[عناصر بنایی شبیه پایه]
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
plastring trowel
ماله کشته کشی
pallet knife
ماله رنگ امیزی
basket weave pattern
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
trowel
ماله گچ کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
mason's trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bricklayer's trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
brick trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
pallet
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
pallets
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
embassies
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassy
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com