English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
slaveholding مالکیت برده
Other Matches
prior possession تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
his right of ownership lapsed حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
separation of ownership and control جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
wrapt برده
villains برده
male salve برده
bondsman برده
bondservant برده
bondman برده
villain برده
serf برده
serfs برده
slaving برده
slave برده
slaved برده
slaves برده
above نام برده
enslaving برده کردن
enslaves برده کردن
enslaved برده کردن
mameluke برده بنده
slaveholding برده داری
slaver برده فروش
slaver تاجر برده
abrogates از میان برده
abrogate از میان برده
conspicuious consumption بکار برده شد
slavery برده داری
slaveholder صاحب برده
dealing in slaves برده فروشی
allottee سهم برده
master slave ارباب و برده
escaped slave برده فراری
slave computer کامپیوتر برده
slave trade برده فروشی
overwrought کار برده
slaveholder برده دار
manumission ازادی برده
slave merchant برده فروش
named نام برده
enslave برده کردن
setting free ازاد کردن برده
emancipation ازاد کردن برده
echeloned displacement تغییرموضع رده برده
proslavery طرفداری از برده فروشی
slave mode حالت پیرو یا برده
To emancipate a slave. برده ای را آزاد کردن
rapt برده شده مجذوب
above named نام برده شده
named here under نام برده درزیر
bond servant برده بدون مزدواجرت
master slave system سیستم ارباب و برده
manumission ازاد کردن برده
prize poem شعری که جایزه برده است
lastmentioned اخر از همه نام برده
echeloned displacement تغییر مکان رده برده
propritorship مالکیت
ownership مالکیت
proprietorship مالکیت
acquisition مالکیت
acquisitions مالکیت
dominium مالکیت
ownership right حق مالکیت
right of ownership حق مالکیت
dominion حق مالکیت
proprietorial right حق مالکیت
ownership حق مالکیت
possession مالکیت
support حق مالکیت
This letter has been tampered with . در این نامه دست برده شده
holandric منحصرا از طرف پدر ارث برده
title deed سند مالکیت
special property مالکیت خاص
ownership and management مالکیت و مدیریت
title deed اسناد مالکیت
state ownership مالکیت دولتی
muniment of title دلیل مالکیت
state enterprise مالکیت دولتی
title deed قباله مالکیت
property rights حقوق مالکیت
gen حالت مالکیت
individual ownership مالکیت فردی
joint ownership مالکیت مشترک
joint ownership مالکیت مشاع
villeinage مالکیت رعیت
joint ownership مالکیت اشتراکی
title of territory مالکیت اقلیم
literary property حق مالکیت ادبی
title deeds سند مالکیت
get hold of (something) <idiom> به مالکیت رسیدن
retention of title حفظ مالکیت
seisin مالکیت اراضی
retention of title ضبط مالکیت
public ownership مالکیت عمومی
public ownership مالکیت دولتی
qualified property مالکیت محدود
public domain مالکیت دولتی
private property مالکیت خصوصی
personal ownership مالکیت شخصی
possessory action دعوی مالکیت
possessory right حق تصرف یا مالکیت
possessory title عنوان مالکیت
possessory title سمت مالکیت
praivate ownership مالکیت خصوصی
public ownership مالکیت دولتی
private ownership مالکیت خصوصی
reconversion اعاده مالکیت
estate in common مالکیت مشاع
asset ownership مالکیت دارائی
collective ownership مالکیت جمعی
collective ownership مالکیت مشاع
ascription تصدیق مالکیت
document of title سند مالکیت
condominium مالکیت مشترک
documents of title سند مالکیت
alienation انتقال مالکیت
confusion مالکیت ما فی الذمه
expropriation سلب مالکیت
dispossession سلب مالکیت
accession شرکت در مالکیت
condominiums مالکیت مشترک
title مستند مالکیت
root of title منشاء مالکیت
titles مستند مالکیت
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
he took her in to dinner انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
My legs fell asleep [are numb] . ساق پاهایم خوابشان برده [سر شده اند] .
love set بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
His name is never mentioned anywhere . اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
possessory action دعوی اعاده مالکیت
expropriates سلب مالکیت کردن از
expropriating سلب مالکیت کردن از
beneficial ownership مالکیت به نسبت منافع
share certificate گواهی مالکیت سهام
prescriptive right or title حق مالکیت از راه مرورزمان
prescriptive right حق مالکیت از طریق مرورزمان
collectivity مالکیت اشتراکی جمع
replevin دعوی اعاده مالکیت
possession by title of ownership تصرف به عنوان مالکیت
expropriated سلب مالکیت کردن از
white elephant <idiom> ثروت یا مالکیت بیفایده
estate in common اشتراک در مالکیت زمین
entitled to owver ship دارای حق مالکیت است
title-holders صاحب سند مالکیت
mere right حق مالکیت بدون تصرف
repossess مالکیت مجدد یافتن
title of territory مالکیت قلمرو کشور
repossessed مالکیت مجدد یافتن
passing the ownership مالکیت مافی الذمه
repossessing مالکیت مجدد یافتن
expropriate سلب مالکیت کردن از
title-holder صاحب سند مالکیت
slave driver نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
slave drivers نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
in tow <idiom> برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
aposteriori از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
paroli دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
hologynic منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
primary products محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
latifundium ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
put in a claim for something مدعی مالکیت چیزی شدن
tenancy مدت اجاره مالکیت موقت
socialism مالکیت اجتماعی ابزار تولید
tenancies مدت اجاره مالکیت موقت
disowning مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate مالکیت چیزی راانکار کردن
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
to put in possession مالکیت دادن متصدی کردن
disowns مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
titleholder صاحب سند مالکیت دارای عنوان
hold down برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
p is nine points of the law تصرف شرط عمده مالکیت است
hold down نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
bar winding میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
prized کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
prizing کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
share استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
estate in fee مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
alienability قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
chose in action حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shared استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
leviathans جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com