English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English Persian
villeinage مالکیت رعیت
Other Matches
denationalization تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
prior possession تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
his right of ownership lapsed حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
serfs رعیت
helot رعیت
serf رعیت
vassal رعیت
vassals رعیت
citizen رعیت
granger رعیت
cotter رعیت
cottar رعیت
villains رعیت
villain رعیت
citizens رعیت
peasants رعیت
bondman رعیت
villein رعیت
peasant رعیت
separation of ownership and control جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
liegeman رعیت جان نثار
liege man رعیت جان نثار
rayah رعیت غیر مسلمان درترکیه
possession مالکیت
proprietorial right حق مالکیت
dominium مالکیت
proprietorship مالکیت
ownership right حق مالکیت
propritorship مالکیت
right of ownership حق مالکیت
acquisition مالکیت
ownership حق مالکیت
dominion حق مالکیت
support حق مالکیت
ownership مالکیت
acquisitions مالکیت
special property مالکیت خاص
praivate ownership مالکیت خصوصی
private ownership مالکیت خصوصی
private property مالکیت خصوصی
property rights حقوق مالکیت
possessory title عنوان مالکیت
condominiums مالکیت مشترک
joint ownership مالکیت اشتراکی
condominium مالکیت مشترک
literary property حق مالکیت ادبی
muniment of title دلیل مالکیت
ownership and management مالکیت و مدیریت
possessory title سمت مالکیت
personal ownership مالکیت شخصی
public ownership مالکیت عمومی
possessory action دعوی مالکیت
possessory right حق تصرف یا مالکیت
public ownership مالکیت دولتی
accession شرکت در مالکیت
gen حالت مالکیت
public ownership مالکیت دولتی
public domain مالکیت دولتی
titles مستند مالکیت
title of territory مالکیت اقلیم
title deeds سند مالکیت
title deed قباله مالکیت
qualified property مالکیت محدود
reconversion اعاده مالکیت
retention of title حفظ مالکیت
retention of title ضبط مالکیت
root of title منشاء مالکیت
seisin مالکیت اراضی
slaveholding مالکیت برده
state enterprise مالکیت دولتی
state ownership مالکیت دولتی
title deed اسناد مالکیت
title deed سند مالکیت
title مستند مالکیت
alienation انتقال مالکیت
asset ownership مالکیت دارائی
ascription تصدیق مالکیت
expropriation سلب مالکیت
dispossession سلب مالکیت
document of title سند مالکیت
estate in common مالکیت مشاع
documents of title سند مالکیت
get hold of (something) <idiom> به مالکیت رسیدن
individual ownership مالکیت فردی
joint ownership مالکیت مشاع
collective ownership مالکیت جمعی
confusion مالکیت ما فی الذمه
joint ownership مالکیت مشترک
collective ownership مالکیت مشاع
possession by title of ownership تصرف به عنوان مالکیت
replevin دعوی اعاده مالکیت
repossessing مالکیت مجدد یافتن
share certificate گواهی مالکیت سهام
collectivity مالکیت اشتراکی جمع
repossess مالکیت مجدد یافتن
title of territory مالکیت قلمرو کشور
beneficial ownership مالکیت به نسبت منافع
entitled to owver ship دارای حق مالکیت است
expropriate سلب مالکیت کردن از
title-holder صاحب سند مالکیت
mere right حق مالکیت بدون تصرف
expropriating سلب مالکیت کردن از
prescriptive right حق مالکیت از طریق مرورزمان
passing the ownership مالکیت مافی الذمه
expropriates سلب مالکیت کردن از
repossessed مالکیت مجدد یافتن
expropriated سلب مالکیت کردن از
possessory action دعوی اعاده مالکیت
estate in common اشتراک در مالکیت زمین
title-holders صاحب سند مالکیت
prescriptive right or title حق مالکیت از راه مرورزمان
white elephant <idiom> ثروت یا مالکیت بیفایده
disown مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession مالکیت دادن متصدی کردن
disowned مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold مالکیت مطلق ملک موروثی
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
tenancy مدت اجاره مالکیت موقت
disorintate مالکیت چیزی راانکار کردن
put in a claim for something مدعی مالکیت چیزی شدن
socialism مالکیت اجتماعی ابزار تولید
tenancies مدت اجاره مالکیت موقت
hold down برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
titleholder صاحب سند مالکیت دارای عنوان
hold down نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
freeboard حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
p is nine points of the law تصرف شرط عمده مالکیت است
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
shares استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
chose in action حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
alienability قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
shifting use مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
property in action مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophe در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophes در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
communism کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
communications stallite corporation یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
root of title منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com