Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
individual ownership
مالکیت فردی
Other Matches
denationalization
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
prior possession
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
his right of ownership lapsed
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
separation of ownership and control
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
individual
فردی
individuals
فردی
subjective
فردی
patterns
خصوصیات فردی
single entry
حسابداری فردی
personalism
فلسفه فردی
interpersonal
میان فردی
individuality
وجود فردی
interpersonal coherence
انسجام بین فردی
Every individual in the society should . . .
هر فردی درجامعه با ید ...
interindividual
میان فردی
libertarian
طرفدارازادی فردی
idiosyncrasy
خصیصه فردی
idiosyncrasies
خصیصه فردی
libertarians
طرفدارازادی فردی
personal right
حقوق فردی
personal tempo
اهنگ فردی
ontogeny
پدیدایی فردی
hexastich
قطعه شش فردی
individual differences
تفاوتهای فردی
individual responsibility
مسئوولیت فردی
individualization
فردی ساختن
ontogenesis
پدیدایی فردی
intraindividual
درون فردی
intrapersonal
درون فردی
ontogency
تکوین فردی
personal pace
اهنگ فردی
pattern
خصوصیات فردی
libertarianism
طرفداری از ازادی فردی
pin
عدد شناسایی فردی
pinned
عدد شناسایی فردی
pinning
عدد شناسایی فردی
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
aptitude tests
ازمون قابلیت فردی
aptitude test
ازمون قابلیت فردی
interpersonal conflict
تعارض میان فردی
individualism
اصول استقلال فردی
autecology
بوم شناسی فردی
personal data sheet
برگه اطلاعات فردی
personal distribution
توزیع درامد فردی
pattern
الگو صفات فردی
patterns
الگو صفات فردی
units
نفر عدد فردی
unit
نفر عدد فردی
individual
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
depersonalization
توجه نکردن به هویت فردی
streaky
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakier
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individualism
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
IRA
مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualises
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation
ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
data clerk
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualizes
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
dominium
مالکیت
proprietorship
مالکیت
right of ownership
حق مالکیت
propritorship
مالکیت
proprietorial right
حق مالکیت
possession
مالکیت
dominion
حق مالکیت
ownership
مالکیت
ownership
حق مالکیت
support
حق مالکیت
acquisitions
مالکیت
ownership right
حق مالکیت
acquisition
مالکیت
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
libertarian
طرفدارآزادی
[جدا از حکم دولت]
فردی
[فلسفه]
[سیاست]
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
to walk on eggshells
<idiom>
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
maul
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
squeezer
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauled
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
ownership and management
مالکیت و مدیریت
property rights
حقوق مالکیت
personal ownership
مالکیت شخصی
special property
مالکیت خاص
muniment of title
دلیل مالکیت
possessory action
دعوی مالکیت
possessory right
حق تصرف یا مالکیت
possessory title
عنوان مالکیت
retention of title
حفظ مالکیت
retention of title
ضبط مالکیت
title of territory
مالکیت اقلیم
root of title
منشاء مالکیت
seisin
مالکیت اراضی
villeinage
مالکیت رعیت
slaveholding
مالکیت برده
title deeds
سند مالکیت
title deed
قباله مالکیت
state enterprise
مالکیت دولتی
state ownership
مالکیت دولتی
title deed
سند مالکیت
reconversion
اعاده مالکیت
gen
حالت مالکیت
possessory title
سمت مالکیت
praivate ownership
مالکیت خصوصی
private ownership
مالکیت خصوصی
private property
مالکیت خصوصی
public domain
مالکیت دولتی
public ownership
مالکیت دولتی
public ownership
مالکیت عمومی
public ownership
مالکیت دولتی
get hold of (something)
<idiom>
به مالکیت رسیدن
title deed
اسناد مالکیت
literary property
حق مالکیت ادبی
title
مستند مالکیت
expropriation
سلب مالکیت
dispossession
سلب مالکیت
estate in common
مالکیت مشاع
accession
شرکت در مالکیت
alienation
انتقال مالکیت
collective ownership
مالکیت جمعی
collective ownership
مالکیت مشاع
documents of title
سند مالکیت
document of title
سند مالکیت
asset ownership
مالکیت دارائی
titles
مستند مالکیت
joint ownership
مالکیت مشترک
confusion
مالکیت ما فی الذمه
joint ownership
مالکیت مشاع
qualified property
مالکیت محدود
condominium
مالکیت مشترک
condominiums
مالکیت مشترک
ascription
تصدیق مالکیت
joint ownership
مالکیت اشتراکی
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
expropriating
سلب مالکیت کردن از
title-holders
صاحب سند مالکیت
estate in common
اشتراک در مالکیت زمین
expropriated
سلب مالکیت کردن از
collectivity
مالکیت اشتراکی جمع
expropriates
سلب مالکیت کردن از
replevin
دعوی اعاده مالکیت
share certificate
گواهی مالکیت سهام
beneficial ownership
مالکیت به نسبت منافع
title of territory
مالکیت قلمرو کشور
expropriate
سلب مالکیت کردن از
repossessing
مالکیت مجدد یافتن
passing the ownership
مالکیت مافی الذمه
possession by title of ownership
تصرف به عنوان مالکیت
possessory action
دعوی اعاده مالکیت
mere right
حق مالکیت بدون تصرف
entitled to owver ship
دارای حق مالکیت است
repossess
مالکیت مجدد یافتن
repossessed
مالکیت مجدد یافتن
prescriptive right
حق مالکیت از طریق مرورزمان
prescriptive right or title
حق مالکیت از راه مرورزمان
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
title-holder
صاحب سند مالکیت
individualism
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
tenancy
مدت اجاره مالکیت موقت
to put in possession
مالکیت دادن متصدی کردن
disowns
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
socialism
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
tenancies
مدت اجاره مالکیت موقت
disown
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold
مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate
مالکیت چیزی راانکار کردن
petitory
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
disowned
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
put in a claim for something
مدعی مالکیت چیزی شدن
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
p is nine points of the law
تصرف شرط عمده مالکیت است
titleholder
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
hold down
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
hold down
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
dock warrant
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
eminent domain
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
estate in fee
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
chose in action
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shared
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com