Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (8 milliseconds)
English
Persian
collective ownership
مالکیت مشاع
estate in common
مالکیت مشاع
joint ownership
مالکیت مشاع
Search result with all words
joint ownership
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
Other Matches
coparcener
شریک مشاع دارای حق مشاع
prior possession
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
his right of ownership lapsed
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
held in common
مشاع
in common
مشاع
held in undivided shares
مشاع
joint
مشاع
separation of ownership and control
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
undivided share
حصه مشاع
collective land
زمین مشاع
collctive land
زمین مشاع
estate in joint tenancy
واگذاری مشاع
parcener
شریک مشاع
parcenary
شرکت مشاع
joint
شرکتی مشاع
commonest
مشاع بودن
common
مشاع بودن
commoners
مشاع بودن
joint owner
مالک مشاع
tenancy in common
استیجارمشاع اجاره مشاع
joint owner
در جمع مالکین مشاع
severalty
زمین غیر مشاع
adjunction
ضمیمه مشاع سازی
in severalty
بطور غیر مشاع
acquisition
مالکیت
ownership
مالکیت
possession
مالکیت
dominion
حق مالکیت
propritorship
مالکیت
acquisitions
مالکیت
right of ownership
حق مالکیت
ownership right
حق مالکیت
dominium
مالکیت
proprietorial right
حق مالکیت
proprietorship
مالکیت
support
حق مالکیت
ownership
حق مالکیت
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
possessory right
حق تصرف یا مالکیت
possessory title
عنوان مالکیت
praivate ownership
مالکیت خصوصی
possessory action
دعوی مالکیت
personal ownership
مالکیت شخصی
possessory title
سمت مالکیت
title deeds
سند مالکیت
retention of title
ضبط مالکیت
ownership and management
مالکیت و مدیریت
muniment of title
دلیل مالکیت
literary property
حق مالکیت ادبی
public domain
مالکیت دولتی
private ownership
مالکیت خصوصی
private property
مالکیت خصوصی
accession
شرکت در مالکیت
title of territory
مالکیت اقلیم
reconversion
اعاده مالکیت
retention of title
حفظ مالکیت
title deed
قباله مالکیت
root of title
منشاء مالکیت
seisin
مالکیت اراضی
title deed
سند مالکیت
title deed
اسناد مالکیت
state ownership
مالکیت دولتی
state enterprise
مالکیت دولتی
qualified property
مالکیت محدود
public ownership
مالکیت دولتی
property rights
حقوق مالکیت
get hold of (something)
<idiom>
به مالکیت رسیدن
special property
مالکیت خاص
gen
حالت مالکیت
villeinage
مالکیت رعیت
public ownership
مالکیت عمومی
public ownership
مالکیت دولتی
slaveholding
مالکیت برده
joint ownership
مالکیت اشتراکی
joint ownership
مالکیت مشترک
expropriation
سلب مالکیت
confusion
مالکیت ما فی الذمه
alienation
انتقال مالکیت
asset ownership
مالکیت دارائی
documents of title
سند مالکیت
document of title
سند مالکیت
dispossession
سلب مالکیت
collective ownership
مالکیت جمعی
ascription
تصدیق مالکیت
titles
مستند مالکیت
title
مستند مالکیت
condominium
مالکیت مشترک
individual ownership
مالکیت فردی
condominiums
مالکیت مشترک
repossess
مالکیت مجدد یافتن
beneficial ownership
مالکیت به نسبت منافع
title-holder
صاحب سند مالکیت
replevin
دعوی اعاده مالکیت
collectivity
مالکیت اشتراکی جمع
share certificate
گواهی مالکیت سهام
expropriate
سلب مالکیت کردن از
expropriated
سلب مالکیت کردن از
title-holders
صاحب سند مالکیت
expropriates
سلب مالکیت کردن از
title of territory
مالکیت قلمرو کشور
expropriating
سلب مالکیت کردن از
repossessed
مالکیت مجدد یافتن
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
repossessing
مالکیت مجدد یافتن
entitled to owver ship
دارای حق مالکیت است
prescriptive right or title
حق مالکیت از راه مرورزمان
prescriptive right
حق مالکیت از طریق مرورزمان
mere right
حق مالکیت بدون تصرف
passing the ownership
مالکیت مافی الذمه
estate in common
اشتراک در مالکیت زمین
possessory action
دعوی اعاده مالکیت
possession by title of ownership
تصرف به عنوان مالکیت
to put in possession
مالکیت دادن متصدی کردن
socialism
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
petitory
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
disowns
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold
مالکیت مطلق ملک موروثی
disowning
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancies
مدت اجاره مالکیت موقت
put in a claim for something
مدعی مالکیت چیزی شدن
disorintate
مالکیت چیزی راانکار کردن
tenancy
مدت اجاره مالکیت موقت
p is nine points of the law
تصرف شرط عمده مالکیت است
freeboard
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
titleholder
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
hold down
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
hold down
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
dock warrant
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
eminent domain
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
shared
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
chose in action
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shares
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
shifting use
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
apostrophe
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophes
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
communism
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
communications stallite corporation
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
root of title
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com