Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
Other Matches
partition wall
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
common wall
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent
نزدیک دیوار به دیوار
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
walls have ears
دیوار
bulkheads
دیوار
bulwarks
دیوار
bulwark
دیوار
curtains
دیوار
walls
دیوار
alignment frontage
بر دیوار
bulkhead
دیوار
counter-scrap
دیوار
fence
دیوار
fences
دیوار
wall-to-wall
از دیوار به دیوار
wall
دیوار
cope
سر دیوار
coping
سر دیوار
wellhead
سر دیوار
partition
دیوار
face wall
دیوار بر
partitions
دیوار
f. with the woll
دیوار
enclosure wall
دیوار بر
niches
تو رفتگی در دیوار
counterfort
دیوار تقویتی
gable wall
دیوار سنتوری
tow brick wall
دیوار دواجره
sonic booms
دیوار صوتی
sonic boom
دیوار صوتی
vallation
دیوار خاکی
wall insulator
عایق دیوار
wall lining
پوشش دیوار
counterfort
دیوار تکیه
mural
دیوار نما
embankment
دیوار خاکی
niche
تو رفتگی در دیوار
embankments
دیوار خاکی
the pictures on the wall
ی روی دیوار
coping
قرنیس دیوار
spine wall
دیوار اساسی
thickness of a wall
ضخامت دیوار
tow brick wall
دیوار دو اجری
thickness of a wall
کلفتی دیوار
wall lining
اندود دیوار
dike
دیوار مانع
posters
دیوار کوب
poster
دیوار کوب
petard
بمب دیوار کن
sleeper wall
دیوار کرسی
party walls
دیوار مشترک
decorated wall
دیوار تزیینی
cut off wall
دیوار جداکننده
wall opening
روزنه دیوار
wall paint
رنگ دیوار
front wall
دیوار جلو
cranny
شکاف دیوار
cross wall
دیوار همبر
weephole
راه اب در دیوار
weephole
ابرو دیوار
curtain wall
دیوار پردهای
cut off
دیوار اببند
party wall
دیوار مشترک
murals
دیوار نما
an interstice in a wall
ترک در دیوار
batter of a wall
شیب دیوار
non bearing wall
دیوار تیغه
non load bearing wall
دیوار تیغه
one brick wall
دیوار یک اجره
outer wall
دیوار خارجی
outwall
دیوار بیرونی
panel wall
اگین دیوار
partition wall
دیوار تیغه
bearing wall
دیوار باربر
batter of a wall
میل دیوار
mason up
ساختن دیوار
load bearing wall
دیوار حمال
load bearing wall
دیوار باربر
key wall
دیوار اب بند
gable wall
دیوار لچکی
abutment
دیوار پشتیبان
cavity walls
دیوار دو جداره
cavity walls
دیوار صندوقهای
cavity wall
دیوار دو جداره
cavity wall
دیوار صندوقهای
inwall
دیوار گرفتن
cordons
سرپوش دیوار
cordon
سرپوش دیوار
quays
دیوار ساحلی
quay
دیوار ساحلی
sea dike
دیوار ساحلی
cobwall
دیوار کاهگلی
common wall
دیوار مشترک
seawall
دیوار یا سد دریایی
septate
دیوار دار
shear wall
دیوار برشی
side wall
دیوار پهلویی
clay wall
دیوار چینه
retaining wall
دیوار ضامن
enclosure
دیوار حصارکشی
quay wall
دیوار بارانداز
bearing wall
دیوار بارگیر
rear wall
دیوار پشت
interior wall
دیوار داخلی
render a wall
استرکشی دیوار
retaining wall
دیوار حائل
guide bank
دیوار هادی سد
gravity wall
دیوار وزنی
enclosures
دیوار حصارکشی
sidewall
دیوار پهلویی
partitions
دیوار تیغه
bay
فرورفتگی دیوار
allering
کنگره دیوار
conservative wall
دیوار باغچه
hollow walls
دیوار دو جداره
dwarf wall
دیوار نیمه
batter of wall
میل دیوار
lie-by
تو رفتگی دیوار
load-bearing wall
دیوار حمال
bailey
دیوار بیرونی
load-bearing
دیوار باربر
partition
دیوار تیغه
sacrp
دیوار درونی خندق
rock work
دیوار کوه نما
row stack
فاصله اماد از دیوار
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
cut-splay
[گوشه کج آجر در دیوار]
dragon-bracket
طاقچه دیوار کوب
pinup
ویژه نصب به دیوار
pile planking
دیوار سپر فولادی
ha-ha
دیوار فرو رفته
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
our next neighhbour
همسایه دیوار بدیوارما
sanbar
دیوار شنی ساحلی
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
buttressing
دیوار پشت بند
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
to encircle with a wall
دیوار یا چینه کشیدن
toe wall
دیوار پای خاکریز
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
buttresses
دیوار پشت بند
buttressed
دیوار پشت بند
scarp
دیوار درونی خندق
sconce mirror
اینه دیوار کوب
sea dike
دیوار کنار اب دریا
murals
واقع برروی دیوار
mural
واقع برروی دیوار
buttress
شمع پشتیبان دیوار
buttress
دیوار پشت بند
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
semidetached
دارای یک دیوار حائل
non load bearing wall
دیوار بار نبر
baffling
دیوار ارام کننده
baffles
دیوار ارام کننده
coping of a wall
قرنیس روی دیوار
coping of a wall
در پوش روی دیوار
baffled
دیوار ارام کننده
baffle
دیوار ارام کننده
cross wall
دیوار پلهای عرضی
rockery
دیوار کوه نما
rockeries
دیوار کوه نما
front wall
دیوار مقابل اسکواش
fresco a wall
دیوار سفید کرده را
facings
روکش محافظ دیوار
facing
روکش محافظ دیوار
flare wall
دیوار حائل خاکریز پل
fire wall
دیوار اتش بند
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
earth retaining wall
دیوار پشت بند
half brick wall
دیوار نیم اجره
immurement
در دیوار قرار دادن
mason up
بالا اوردن دیوار
screen
دیوار تخته حفاظ
screened
دیوار تخته حفاظ
screening, screenings
دیوار تخته حفاظ
screens
دیوار تخته حفاظ
abutment
بست دیوار نزدیکی
approach parapets
جان پناه دیوار
lining of the wall
پوشش روی دیوار
effective thickness of a wall
ضخامت موثر دیوار
backboard
دیوار تمرین تنیس
to lean against the wall
به دیوار تکیه دادن
bell's bund
دیوار هدایت کننده اب
bench wall
دیوار تکیه گاه
bracket light
چراغ دیوار کوب
earth retaining wall
دیوار نگهبان خاک
My head hit the wall.
سرم خورد به دیوار
power outlet
پریز روی دیوار
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
walls
تیغه کشیدن دیوار
abamurus
[مستحک کننده دیوار]
adjoining
همجوار دیوار بدیوار
electrical outlet
پریز روی دیوار
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com