English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
Other Matches
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
ad valorem duty حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
turnover tax مالیات بر گردش کالا
sales tax مالیات بر فروش کالا
value added tax مالیات ارزش افزوده
value-added tax مالیات ارزش افزوده
value added tax مالیات بر ارزش افزوده
vats مالیات بر ارزش افزوده
vat مالیات بر ارزش افزوده
value added taxation مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax مالیات بر ارزش افزوده
net worth tax مالیات بر اضافه ارزش دارائی
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
assessment تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
declared value قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
prohibitive tax مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
taxation مالیات بندی مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
cost plus براساس قیمت تجارتی
cost plus contract قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
peak load pricing قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
taxed مالیات
tithing مالیات ده یک
sess مالیات
tax مالیات
taxation مالیات
taxes مالیات
gabel مالیات
gabelle مالیات
Scot مالیات
cess مالیات
impost مالیات
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
prices ارزش پولی کالا
price ارزش پولی کالا
levied وصول مالیات
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
excise مالیات بستن بر
excise duties مالیات غیرمستقیم
indirect taxation مالیات غیرمستقیم
direct taxation مالیات مستقیم
levied وضع مالیات
direct tax مالیات مستقیم
income taxes مالیات برعایدات
capital levy مالیات برسرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
compulsory levies مالیات اجباری
proportional tax مالیات تناسبی
proportional tax مالیات نسبی
proportional taxation مالیات تناسبی
commercial tax مالیات بازرگانی
assessments براورد مالیات
assessments وضع مالیات
assessments تعیین مالیات
yield tax مالیات بر عایدی
assessment تعیین مالیات
regressive tax مالیات نزولی
quint مالیات پنج یک
capital tax مالیات بر سرمایه
capitation taxes مالیات سرانه
property tax مالیات دارایی
regressive taxation مالیات کاهنده
property tax مالیات مستقلات
scot-free معاف از مالیات
scot free معاف از مالیات
scatt مالیات عوارض
sales tax مالیات بر فروش
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
burdensome tax مالیات مزاحم
rental tax مالیات مستغلات
regressive taxation مالیات نزولی
real estate tax مالیات بر مستغلات
levied مالیات بندی
tax cuts کاهش مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax free معاف از مالیات
tax function تابع مالیات
tax in kind مالیات جنسی
wealth tax مالیات بر ثروت
tax incidence عارضه مالیات
tax increase افزایش مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
tax year مالیات سالانه
tax deduction کاهش مالیات
ratepayers مالیات دهنده
ratepayer مالیات دهنده
tax effect اثر مالیات
death duty مالیات بر ارث
death duties مالیات بر ارث
tax load بار مالیات
Scot مالیات بستن بر
wage tax مالیات بر مزد
taxpayer مالیات دهنده
taxpayer مالیات پرداز
the rear vassals مالیات دهندگان
surtax مالیات اضافی
surtax اضافه مالیات
total tax load کل بار مالیات
poll tax مالیات سرانه
taxpayer مالیات بده
tax rate نرخ مالیات
tax refund بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
taxes in kind مالیات جنسی
taxpayers مالیات بده
taxpayers مالیات دهنده
taxpayers مالیات پرداز
levies وضع مالیات
levying مالیات بندی
basis of tax ماخذ مالیات
single tax مالیات انفرادی
levying وصول مالیات
levies وصول مالیات
levies مالیات بندی
levy وضع مالیات
levy وصول مالیات
levy مالیات بندی
levying وضع مالیات
assesses مالیات بستن به
assessing مالیات بستن بر
assessing مالیات بستن به
assessor ممیز مالیات
impose مالیات بستن بر
imposes مالیات بستن بر
succession duties مالیات برارث
after tax پس از وضع مالیات
assesses مالیات بستن بر
assessed مالیات بستن به
single tax مالیات واحد
assess مالیات بستن بر
assess مالیات بستن به
assessed مالیات بستن بر
tax base ماخذ مالیات
income taxes مالیات بر درامد
highway user tax مالیات حق عبور
octroi مالیات دم دروازه
assessment براورد مالیات
mise مالیات خرج
occupation tax مالیات شغل
taxes مالیات گرفتن از
occupation tax مالیات اصناف
estate duty مالیات بر ارث
estate duty مالیات ارث
estate tax مالیات بر املاک
tax-exempt <adj.> معاف از مالیات
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> معاف از مالیات
free of tax بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
excise tax مالیات بر مصرف
gift tax مالیات برهبه
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
gabelle مالیات نمک
gabel مالیات نمک
double taxation مالیات مضاعف
duty free معاف ار مالیات
stressing مالیات زیادبستن
stresses مالیات زیادبستن
taxable مالیات بردار
taxable مشمول مالیات
taxation وضع مالیات
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
nuisance tax مالیات پردردسر
taxed مالیات گرفتن از
tax-free بخشوده از مالیات
non-assessable <adj.> معاف از مالیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com