English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
purchase tax مالیات بر معاملات
Other Matches
option dealer واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
dealings معاملات
transactions معاملات
levying اخذ مالیات مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
internal transactions معاملات داخلی
option dealing معاملات اختیاری
foreign exchange transaction معاملات ارزی
volume of sales گردش معاملات
treament of aliens معاملات بیگانگان
injunctions تحریم معاملات
injunction تحریم معاملات
foreign exchange transactions معاملات ارزی
overseas trade معاملات خارجی
dealer فروشنده معاملات چی
dealers فروشنده معاملات چی
boycotted تحریم معاملات
boycotting تحریم معاملات
boycott تحریم معاملات
boycotts تحریم معاملات
conveyancing تسهیل معاملات
real estate معاملات زمین
external transaction معاملات خارجی
turn-over حجم معاملات
turnover حجم معاملات
turnover گردش معاملات
credit transaction معاملات موجل
dealing for money معاملات پولی
credit transaction معاملات استمهالی
unauthorized transaction معاملات فضولی
commercial transactions معاملات تجارتی
futures معاملات سلف
sales {pl} حجم معاملات
volume of sales حجم معاملات
sales {pl} گردش معاملات
stoopage of trade منع معاملات
exchange transactions معاملات برواتی
turn-over گردش معاملات
arbitrage معاملات ارز
arm's length معاملات ازاد
stoopage of trade قطع معاملات
swaps معاملات سلف ارز
opening of negotiations افتتاح مذاکرات [معاملات]
brokered واسطه معاملات بازرگانی
broker واسطه معاملات بازرگانی
swapped معاملات سلف ارز
land agent دلال معاملات ملکی
invisibles معاملات غیرقابل رویت
swopped معاملات سلف ارز
swopping معاملات سلف ارز
speculating معاملات قماری کردن
real estate agency بنگاه معاملات املاک
hazardous معاملات قماری اتفاقی
speculates معاملات قماری کردن
agiotage معاملات احتکاری بروات
speculated معاملات قماری کردن
realtor دلال معاملات ملکی
swap معاملات سلف ارز
speculate معاملات قماری کردن
realtors دلال معاملات ملکی
spot market بازار معاملات نقدی
brokers واسطه معاملات بازرگانی
brokering واسطه معاملات بازرگانی
swops معاملات سلف ارز
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
speculates معاملات پرخطر انجام دادن
speculate معاملات پرخطر انجام دادن
speculated معاملات پرخطر انجام دادن
bargain چانه زنی در معاملات معامله
bargained چانه زنی در معاملات معامله
My capital is locked up in land. سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
bargaining چانه زنی در معاملات معامله
speculating معاملات پرخطر انجام دادن
bargains چانه زنی در معاملات معامله
speculates معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculate معاملات قماری یا سفته بازی کردن
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
speculating معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculated معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
the iron interest کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
procuration fee حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
conveyancing در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
blotter دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
sess مالیات
Scot مالیات
gabel مالیات
impost مالیات
gabelle مالیات
cess مالیات
tithing مالیات ده یک
tax مالیات
taxation مالیات
taxes مالیات
taxed مالیات
excise tax مالیات بر مصرف
sale tax مالیات بر فروش
tax exempt معاف از مالیات
rental tax مالیات مستغلات
excise taxes مالیات بر فروش
exemption from taxation معافیت از مالیات
regressive taxation مالیات نزولی
export tax مالیات بر صادرات
regressive taxation مالیات کاهنده
tax farmer مستاجر مالیات
estate tax مالیات مستغلات
sales tax مالیات فروش
sales tax مالیات بر فروش
compulsory levies مالیات اجباری
tax shifting انتقال مالیات
commercial tax مالیات بازرگانی
tax effect اثر مالیات
single tax مالیات انفرادی
tax deduction کاهش مالیات
single tax مالیات واحد
tax cuts کاهش مالیات
succession duties مالیات برارث
capitation taxes مالیات سرانه
capital tax مالیات بر سرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
capital levy مالیات برسرمایه
estate tax مالیات بر املاک
estate duty مالیات ارث
estate duty مالیات بر ارث
duty free معاف ار مالیات
double taxation مالیات مضاعف
deductible مالیات پذیر
death tax مالیات بر ارث
tax equation معادله مالیات
scatt مالیات عوارض
shift of a tax انتقال مالیات
burdensome tax مالیات مزاحم
neutral tax مالیات بی طرف
ratepayers مالیات دهنده
leviable وضع مالیات
leviable مالیات بستنی
per head tax مالیات سرانه
land tax مالیات بر زمین
land tax مالیات ارضی
taxes in kind مالیات جنسی
land tax مالیات زمین
profit tax مالیات بر سود
kiln tax مالیات فخاری
profits tax مالیات بر سود
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
progressive tax مالیات تصاعدی
levier مالیات وصول کن
octroi مالیات دم دروازه
neutral tax مالیات خنثی
nuisance tax مالیات پردردسر
mise مالیات خرج
wage tax مالیات بر مزد
wealth tax مالیات بر ثروت
liable to tax مشمول مالیات
total tax load کل بار مالیات
occupation tax مالیات اصناف
levying of taxes وضع مالیات
occupation tax مالیات شغل
levy tax وضع مالیات
yield tax مالیات بر عایدی
ratepayer مالیات دهنده
inheritance tax مالیات بر ارث
quint مالیات پنج یک
tax increase افزایش مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax function تابع مالیات
tax free معاف از مالیات
gabelle مالیات نمک
gabel مالیات نمک
free of tax بدون مالیات
real estate tax مالیات بر مستغلات
tax base ماخذ مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax incidence عارضه مالیات
gift tax مالیات برهبه
proportional taxation مالیات تناسبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com