Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
English
Persian
excessive taxation
مالیات بندی بیش از حد
Search result with all words
taxation
مالیات بندی مالیات
levied
مالیات بندی مالیات
levied
مالیات بندی
levies
مالیات بندی مالیات
levies
مالیات بندی
levy
مالیات بندی مالیات
levy
مالیات بندی
levying
مالیات بندی مالیات
levying
مالیات بندی
benefit theory of taxation
نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
double taxation
مالیات بندی مضاعف
Other Matches
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levying
اخذ مالیات مالیات
levy
اخذ مالیات مالیات
levies
اخذ مالیات مالیات
levied
اخذ مالیات مالیات
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
طرح بندی صورت بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
sess
مالیات
taxes
مالیات
tithing
مالیات ده یک
taxed
مالیات
tax
مالیات
taxation
مالیات
Scot
مالیات
gabel
مالیات
gabelle
مالیات
cess
مالیات
impost
مالیات
assessed
مالیات بستن به
tax exempt
معاف از مالیات
non-taxable
<adj.>
بدون مالیات
tax free
بخشوده از مالیات
tax farmer
مستاجر مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
assessed
مالیات بستن بر
taxless
<adj.>
بدون مالیات
non-assessable
<adj.>
بدون مالیات
assesses
مالیات بستن بر
assesses
مالیات بستن به
tax free
معاف از مالیات
taxless
<adj.>
معاف از مالیات
non-assessable
<adj.>
معاف از مالیات
non-taxable
<adj.>
معاف از مالیات
assessing
مالیات بستن به
tax-exempt
<adj.>
معاف از مالیات
tax-free
<adj.>
معاف از مالیات
tax incidence
عارضه مالیات
tax in kind
مالیات جنسی
assessing
مالیات بستن بر
zero-rated
<adj.>
معاف از مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
tax function
تابع مالیات
tax-exempt
<adj.>
بدون مالیات
tax-free
<adj.>
بدون مالیات
tax cuts
کاهش مالیات
tax increase
افزایش مالیات
tax base
ماخذ مالیات
wage tax
مالیات بر مزد
succession duties
مالیات برارث
surtax
اضافه مالیات
surtax
مالیات اضافی
tax deduction
کاهش مالیات
zero-rated
<adj.>
بدون مالیات
assess
مالیات بستن به
assess
مالیات بستن بر
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
tax equation
معادله مالیات
tax effect
اثر مالیات
poll tax
مالیات سرانه
ratepayer
مالیات دهنده
death duties
مالیات بر ارث
total tax load
کل بار مالیات
levied
وضع مالیات
levied
وصول مالیات
assessments
براورد مالیات
assessments
تعیین مالیات
the rear vassals
مالیات دهندگان
assessment
براورد مالیات
death duty
مالیات بر ارث
ratepayers
مالیات دهنده
direct taxation
مالیات مستقیم
direct tax
مالیات مستقیم
impose
مالیات بستن بر
imposes
مالیات بستن بر
excise
مالیات بستن بر
scot-free
معاف از مالیات
scot free
معاف از مالیات
tax year
مالیات سالانه
excise duties
مالیات غیرمستقیم
yield tax
مالیات بر عایدی
indirect taxation
مالیات غیرمستقیم
wealth tax
مالیات بر ثروت
assessment
وضع مالیات
assessment
تعیین مالیات
levy
وضع مالیات
levy
وصول مالیات
free from taxes
<adj.>
معاف از مالیات
levying
وضع مالیات
tax load
بار مالیات
levying
وصول مالیات
free from taxes
<adj.>
بدون مالیات
tax rate
نرخ مالیات
levies
وضع مالیات
levies
وصول مالیات
Scot
مالیات بستن بر
taxes in kind
مالیات جنسی
taxation of monopoly
مالیات بر انحصار
tax refund
بازپرداخت مالیات
real estate tax
مالیات بر مستغلات
proportional tax
مالیات نسبی
proportional tax
مالیات تناسبی
commercial tax
مالیات بازرگانی
property tax
مالیات دارایی
property tax
مالیات مستقلات
compulsory levies
مالیات اجباری
progressive taxation
مالیات تصاعدی
progressive tax
مالیات تصاعدی
profits tax
مالیات بر سود
profit tax
مالیات بر سود
death tax
مالیات بر ارث
deductible
مالیات پذیر
double taxation
مالیات مضاعف
duty free
معاف ار مالیات
per head tax
مالیات سرانه
proportional taxation
مالیات تناسبی
surcharges
مالیات اضافی
occupation tax
مالیات اصناف
tax
مالیات گرفتن از
quint
مالیات پنج یک
taxation
وضع مالیات
taxable
مشمول مالیات
taxable
مالیات بردار
capital levy
مالیات برسرمایه
capital levy
مالیات بر سرمایه
capital tax
مالیات بر سرمایه
capitation taxes
مالیات سرانه
tax-free
بخشوده از مالیات
tax evasion
فرار از مالیات
estate duty
مالیات ارث
estate tax
مالیات بر املاک
levy tax
وضع مالیات
highway user tax
مالیات حق عبور
levier
مالیات وصول کن
impost
مالیات بر واردات
incidence of taxation
انتقال مالیات
incidence of taxation
اثر مالیات
surcharge
مالیات اضافی
leviable
وضع مالیات
inheritance tax
مالیات بر ارث
leviable
مالیات بستنی
land tax
مالیات بر زمین
land tax
مالیات ارضی
land tax
مالیات زمین
levying of taxes
وضع مالیات
liable to tax
مشمول مالیات
corporation tax
مالیات بر شرکتها
estate tax
مالیات مستغلات
excise tax
مالیات بر مصرف
excise taxes
مالیات بر فروش
exemption from taxation
معافیت از مالیات
export tax
مالیات بر صادرات
octroi
مالیات دم دروازه
occupation tax
مالیات شغل
nuisance tax
مالیات پردردسر
free of tax
بدون مالیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com