English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
the rear vassals مالیات دهندگان
Other Matches
polled تعداد رای دهندگان
poll تعداد رای دهندگان
polls تعداد رای دهندگان
troupe دسته بازیگران ونمایش دهندگان
troupes دسته بازیگران ونمایش دهندگان
trouper عضو دسته نمایش دهندگان سپاهی
Acorn Computers توسعه دهندگان میکروبی BBC و کامپیوتر Archimedes
stalking horse کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
treating جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
taxation مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
gabel مالیات
taxes مالیات
tithing مالیات ده یک
impost مالیات
gabelle مالیات
sess مالیات
taxation مالیات
cess مالیات
tax مالیات
Scot مالیات
taxed مالیات
burdensome tax مالیات مزاحم
free from taxes <adj.> بدون مالیات
taxpayers مالیات بده
inheritance tax مالیات بر ارث
land tax مالیات بر زمین
land tax مالیات ارضی
land tax مالیات زمین
after tax پس از وضع مالیات
kiln tax مالیات فخاری
basis of tax ماخذ مالیات
leviable وضع مالیات
neutral tax مالیات بی طرف
single tax مالیات انفرادی
mise مالیات خرج
liable to tax مشمول مالیات
taxpayers مالیات پرداز
levying of taxes وضع مالیات
leviable مالیات بستنی
taxpayers مالیات دهنده
levy tax وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
deductible مالیات پذیر
incidence of taxation اثر مالیات
capital levy مالیات برسرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
compulsory levies مالیات اجباری
death tax مالیات بر ارث
exemption from taxation معافیت از مالیات
excise taxes مالیات بر فروش
excise tax مالیات بر مصرف
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
estate duty مالیات ارث
estate duty مالیات بر ارث
duty free معاف ار مالیات
export tax مالیات بر صادرات
free of tax بدون مالیات
commercial tax مالیات بازرگانی
incidence of taxation انتقال مالیات
capital tax مالیات بر سرمایه
impost مالیات بر واردات
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
capitation taxes مالیات سرانه
highway user tax مالیات حق عبور
gift tax مالیات برهبه
assessor ممیز مالیات
gabelle مالیات نمک
gabel مالیات نمک
double taxation مالیات مضاعف
neutral tax مالیات خنثی
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
tax refund بازپرداخت مالیات
tax rate نرخ مالیات
tax load بار مالیات
tax increase افزایش مالیات
tax incidence عارضه مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax function تابع مالیات
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
tax effect اثر مالیات
tax deduction کاهش مالیات
taxes in kind مالیات جنسی
total tax load کل بار مالیات
tax year مالیات سالانه
ratepayers مالیات دهنده
ratepayer مالیات دهنده
yield tax مالیات بر عایدی
wealth tax مالیات بر ثروت
wage tax مالیات بر مزد
tax cuts کاهش مالیات
tax base ماخذ مالیات
proportional taxation مالیات تناسبی
proportional tax مالیات نسبی
proportional tax مالیات تناسبی
property tax مالیات دارایی
property tax مالیات مستقلات
progressive taxation مالیات تصاعدی
progressive tax مالیات تصاعدی
profits tax مالیات بر سود
profit tax مالیات بر سود
per head tax مالیات سرانه
octroi مالیات دم دروازه
occupation tax مالیات شغل
occupation tax مالیات اصناف
quint مالیات پنج یک
real estate tax مالیات بر مستغلات
succession duties مالیات برارث
single tax مالیات واحد
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
scatt مالیات عوارض
sales tax مالیات بر فروش
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
rental tax مالیات مستغلات
regressive taxation مالیات نزولی
regressive taxation مالیات کاهنده
regressive tax مالیات نزولی
nuisance tax مالیات پردردسر
taxpayer مالیات بده
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
taxes مالیات گرفتن از
levies وصول مالیات
purchase tax مالیات بر معاملات
stress مالیات زیادبستن
stresses مالیات زیادبستن
stressing مالیات زیادبستن
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
levies وضع مالیات
zero-rated <adj.> بدون مالیات
levied مالیات بندی
tax-free <adj.> معاف از مالیات
levying وصول مالیات
levying وضع مالیات
tax مالیات گرفتن از
levy مالیات بندی
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
levy وصول مالیات
levy وضع مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
taxed مالیات گرفتن از
levies مالیات بندی
free of tax [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
levied وصول مالیات
income taxes مالیات بر درامد
non-taxable <adj.> بدون مالیات
assessments براورد مالیات
income taxes مالیات برعایدات
assessments وضع مالیات
assessments تعیین مالیات
tax-exempt <adj.> بدون مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
assessment براورد مالیات
assessment وضع مالیات
assessment تعیین مالیات
non-assessable <adj.> بدون مالیات
scot free معاف از مالیات
levied وضع مالیات
income tax مالیات بر درامد
income tax مالیات برعایدات
excise duties مالیات غیرمستقیم
excise مالیات بستن بر
taxless <adj.> بدون مالیات
direct taxation مالیات مستقیم
direct tax مالیات مستقیم
scot-free معاف از مالیات
levying مالیات بندی
corporation tax مالیات بر شرکتها
death duty مالیات بر ارث
imposes مالیات بستن بر
impose مالیات بستن بر
assessing مالیات بستن به
assessing مالیات بستن بر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com