Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (37 milliseconds)
English
Persian
levied
مالیات وضع کردن
levies
مالیات وضع کردن
levy
مالیات وضع کردن
levying
مالیات وضع کردن
Search result with all words
rate
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rates
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
lay
وضع کردن مالیات
lays
وضع کردن مالیات
levied
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levied
وضع کردن مالیات
levies
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levies
وضع کردن مالیات
levy
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levy
وضع کردن مالیات
levying
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levying
وضع کردن مالیات
regie
اداره کردن مالیات مستقیم توسطخود دولت
to lay on
بستن مالیات تحمیل کردن
Other Matches
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levies
اخذ مالیات مالیات
levying
اخذ مالیات مالیات
levied
مالیات بندی مالیات
taxation
مالیات بندی مالیات
levying
مالیات بندی مالیات
levy
اخذ مالیات مالیات
levied
اخذ مالیات مالیات
levies
مالیات بندی مالیات
levy
مالیات بندی مالیات
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
tax
مالیات
taxation
مالیات
impost
مالیات
taxes
مالیات
gabel
مالیات
taxed
مالیات
gabelle
مالیات
tithing
مالیات ده یک
sess
مالیات
Scot
مالیات
cess
مالیات
leviable
مالیات بستنی
leviable
وضع مالیات
capital levy
مالیات بر سرمایه
occupation tax
مالیات شغل
assessments
براورد مالیات
succession duties
مالیات برارث
levy tax
وضع مالیات
assessments
وضع مالیات
assessments
تعیین مالیات
occupation tax
مالیات اصناف
assessment
براورد مالیات
highway user tax
مالیات حق عبور
incidence of taxation
اثر مالیات
incidence of taxation
انتقال مالیات
nuisance tax
مالیات پردردسر
capitation taxes
مالیات سرانه
duty free
معاف ار مالیات
poll tax
مالیات سرانه
levier
مالیات وصول کن
taxation of monopoly
مالیات بر انحصار
capital tax
مالیات بر سرمایه
after tax
پس از وضع مالیات
assessment
وضع مالیات
assessment
تعیین مالیات
ratepayer
مالیات دهنده
ratepayers
مالیات دهنده
shift of a tax
انتقال مالیات
neutral tax
مالیات خنثی
tax shifting
انتقال مالیات
neutral tax
مالیات بی طرف
double taxation
مالیات مضاعف
assess
مالیات بستن به
assessed
مالیات بستن بر
assessed
مالیات بستن به
assesses
مالیات بستن بر
assesses
مالیات بستن به
indirect taxation
مالیات غیرمستقیم
excise duties
مالیات غیرمستقیم
assess
مالیات بستن بر
wage tax
مالیات بر مزد
excise tax
مالیات بر مصرف
excise taxes
مالیات بر فروش
exemption from taxation
معافیت از مالیات
sales tax
مالیات بر فروش
sales tax
مالیات فروش
sale tax
مالیات بر فروش
export tax
مالیات بر صادرات
compulsory levies
مالیات اجباری
impose
مالیات بستن بر
non-assessable
<adj.>
معاف از مالیات
non-taxable
<adj.>
معاف از مالیات
estate duty
مالیات بر ارث
tax-exempt
<adj.>
معاف از مالیات
estate duty
مالیات ارث
tax
مالیات گرفتن از
quint
مالیات پنج یک
tax-free
<adj.>
معاف از مالیات
tax year
مالیات سالانه
estate tax
مالیات بر املاک
taxless
<adj.>
معاف از مالیات
taxation
وضع مالیات
free from taxes
<adj.>
معاف از مالیات
kiln tax
مالیات فخاری
free from taxes
<adj.>
بدون مالیات
tax evasion
فرار از مالیات
tax-free
بخشوده از مالیات
taxable
مالیات بردار
taxable
مشمول مالیات
estate tax
مالیات مستغلات
taxes
مالیات گرفتن از
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
scatt
مالیات عوارض
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
death duty
مالیات بر ارث
impost
مالیات بر واردات
levying of taxes
وضع مالیات
real estate tax
مالیات بر مستغلات
liable to tax
مشمول مالیات
zero-rated
<adj.>
بدون مالیات
zero-rated
<adj.>
معاف از مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
taxed
مالیات گرفتن از
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
taxless
<adj.>
بدون مالیات
capital levy
مالیات برسرمایه
non-taxable
<adj.>
بدون مالیات
octroi
مالیات دم دروازه
tax-exempt
<adj.>
بدون مالیات
tax-free
<adj.>
بدون مالیات
death duties
مالیات بر ارث
commercial tax
مالیات بازرگانی
income tax
مالیات برعایدات
free of tax
بدون مالیات
levies
مالیات بندی
progressive tax
مالیات تصاعدی
levy
وضع مالیات
corporation tax
مالیات بر شرکتها
levy
وصول مالیات
proportional taxation
مالیات تناسبی
income tax
مالیات بر درامد
gabel
مالیات نمک
gabelle
مالیات نمک
total tax load
کل بار مالیات
taxpayer
مالیات پرداز
yield tax
مالیات بر عایدی
surcharge
مالیات اضافی
profits tax
مالیات بر سود
levies
وصول مالیات
taxpayers
مالیات دهنده
taxpayers
مالیات پرداز
taxpayer
مالیات بده
direct taxation
مالیات مستقیم
direct tax
مالیات مستقیم
taxpayer
مالیات دهنده
levy
مالیات بندی
levying
وضع مالیات
levying
وصول مالیات
tax free
بخشوده از مالیات
tax free
معاف از مالیات
tax function
تابع مالیات
tax in kind
مالیات جنسی
property tax
مالیات دارایی
levying
مالیات بندی
tax increase
افزایش مالیات
gift tax
مالیات برهبه
proportional tax
مالیات تناسبی
proportional tax
مالیات نسبی
tax refund
بازپرداخت مالیات
tax rate
نرخ مالیات
tax incidence
عارضه مالیات
tax load
بار مالیات
land tax
مالیات بر زمین
land tax
مالیات ارضی
tax farmer
مستاجر مالیات
property tax
مالیات مستقلات
basis of tax
ماخذ مالیات
progressive taxation
مالیات تصاعدی
tax base
ماخذ مالیات
regressive tax
مالیات نزولی
taxes in kind
مالیات جنسی
regressive taxation
مالیات کاهنده
tax cuts
کاهش مالیات
tax deduction
کاهش مالیات
regressive taxation
مالیات نزولی
tax effect
اثر مالیات
tax equation
معادله مالیات
tax exempt
معاف از مالیات
imposition
باج مالیات
rental tax
مالیات مستغلات
land tax
مالیات زمین
taxpayers
مالیات بده
assessing
مالیات بستن بر
single tax
مالیات انفرادی
levied
وضع مالیات
levied
وصول مالیات
income taxes
مالیات برعایدات
purchase tax
مالیات بر معاملات
stressing
مالیات زیادبستن
stresses
مالیات زیادبستن
scot-free
معاف از مالیات
inheritance tax
مالیات بر ارث
assessing
مالیات بستن به
scot free
معاف از مالیات
single tax
مالیات واحد
per head tax
مالیات سرانه
burdensome tax
مالیات مزاحم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com