Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
What is the main obstacle ? |
مانع اصلی چیست ؟ |
|
|
Other Matches |
|
dma |
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود |
hedgehog |
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی |
hedgehogs |
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
what is the past of go |
چیست |
what is that? |
ان چیست |
What is that? |
آن چیست؟ |
what is it |
چیست ان چیست |
what is that? |
این چیست |
what is this? |
این چیست |
What is his aim ( intention ) ? |
قصدش چیست ؟ |
What work do you do ? what is your business ? |
کارتان چیست ؟ |
What is the use ? what good wI'll it do ? |
فایده اش چیست ؟ |
what is your size? |
شما چیست |
What ails him? |
دردش چیست ؟ |
what is the time? |
وقت چیست |
what is he seeking? |
درپی چیست |
ASH |
معنی این لغت چیست ؟ |
What is it all about ? |
موضوع چیست ؟ |
Where do you stand ?What am I Supposed to do ? |
تکلیف من چیست ؟ |
how shall we proceed |
تکلیف چیست |
What's on the menu? |
در منو چیست؟ |
i do not know what he means |
نمیدانم مقصودش چیست |
What is your branch of study? |
رشته تحصیلیتان چیست ؟ |
he is blind to kindness |
مهربانی نمیفهمد چیست |
What's on the menu? |
در صورت غذا چیست؟ |
Why all this rush ? |
عجله ات برای چیست ؟ |
What's the flight number? |
شماره پرواز چیست؟ |
What is your home address? |
نشانی منزلتان چیست ؟ |
What is the motive ( design) ? |
غرض از اینکار چیست ؟ |
he knows no pain |
درد نمیداند چیست |
what is your pleasure |
خواهش شما چیست |
What is todays date ? |
تاریخ امروز چیست ؟ |
what is the row? |
داد و بیداد سر چیست |
What invert sugar |
قند معکوس چیست |
what is your will? |
اراده شما چیست |
What is your name ? |
اسم شما چیست ؟ |
dams |
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن |
damming |
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن |
dammed |
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن |
dam |
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن |
crest clearing |
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع |
what is your business here |
کار شما اینجا چیست |
What do you mean by saying that ? |
مقصودت از این حرف چیست ؟ |
What is your first ( Christian ) name ? |
اسم کوچک شما چیست ؟ |
What is this amount for? |
این مبلغ برای چیست؟ |
what do you think of him? |
عقیده شما در باره او چیست |
What is the title of the book ? |
عنوان این کتاب چیست ؟ |
do you see what i mean? |
ایا میفهمید مقصود من چیست |
what's your view [of it] [or opinion [on it] ] ? |
و نظر شما [در آن مورد] چیست ؟ |
What is it all about? |
جریان چیست ( از چه قرار است ) |
how now |
خوب معنی این چیست |
What is the latest news? |
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟ |
What is his first (christian) name ? |
اسم کوچک اش ( اولش ) چیست ؟ |
What's your name and address? |
اسم و آدرس شما چیست؟ |
What can one do about it? |
چاره کدام است ( چیست ) ؟ |
what is the purpose of thislaw |
مقصود از این قانون چیست |
What is the meaning of this word ? |
معنی این لغت چیست ؟ |
what do you meant |
مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید |
what is your will? |
خواهش یا میل یا خواسته شما چیست |
What is this blinding light ? |
این نور کور کننده چیست ؟ |
What are those strange noises? |
این سروصدا های عجیب وغریب چیست ؟ |
What is that strange contraption you've got in the garage? |
آن دستگاه عجیب و غریب که تو در گاراژ داری چیست؟ |
what is your nationality |
ملیت شما چیست از کدام ملت هستید |
master |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
masters |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master data file |
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد |
mastered |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
obstructor |
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین |
ocant altitude |
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع |
acciaccatura |
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود |
on board |
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد |
prototypal |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
prototypic |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
stapled |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
generation |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
staple |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
first generation computer |
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی |
generations |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
main guard |
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی |
initial reserves |
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی |
stapling |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
mainstay |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
mainstays |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
fundamental unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
base unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
master file |
فایل اصلی پرونده اصلی |
base camp |
پایگاه اصلی کمپ اصلی |
expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
matter |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
mattered |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
matters |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
mattering |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
DIMM |
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود |
externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
FEP |
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند |
what is your name |
نام شما چیست چه نام دارید |
pilot tunnel |
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است |
body |
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه |
authentic document |
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی |
bodies |
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه |
what is the matter |
جه خبر است چه موضوعی است چیست چه شده است |
source |
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی |
standbys |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
standby |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
stumbling block |
مانع |
balking |
مانع |
balked |
مانع |
encumbrances |
مانع |
pull back |
مانع |
handicaps |
مانع |
handicap |
مانع |
clog |
مانع |
hinders |
مانع |
drawbacks |
مانع |
balks |
مانع |
baulked |
مانع |
stumbling blocks |
مانع |
interference |
مانع |
clogs |
مانع |
set back |
مانع |
balk |
مانع |
clogged |
مانع |
baulks |
مانع |
baulking |
مانع |
drawback |
مانع |
hedged |
مانع |
impediments |
مانع |
repellent |
مانع |
hindered |
مانع |
snag |
مانع |
snagging |
مانع |
snags |
مانع |
obstaele |
مانع |
preventive |
مانع |
hedge |
مانع |
impediment |
مانع |
swimmingly |
بی مانع |
repellents |
مانع |
hedges |
مانع |
hurdle |
دو با مانع |
hurdles |
مانع |
hurdle |
مانع |
hurdles |
دو با مانع |
constraint |
مانع |
preventor |
مانع |
hindering |
مانع |
hinder |
مانع |
dike |
مانع |
restraint |
مانع |
pull-back |
مانع |
pull-backs |
مانع |
hindrance |
مانع |
hindrances |
مانع |
impedient |
مانع |
impedimental |
مانع |
restraints |
مانع |
hold back |
مانع |
degage |
بی مانع |
dead lock |
مانع |
blocks |
مانع |
blocked |
مانع |
block |
مانع |
masking |
مانع |
crests |
مانع |
crest |
مانع |
encumbrance |
مانع |
barriers |
مانع |
barricading |
مانع |
barricades |
مانع |
bar |
مانع |
impeditive |
مانع |
shields |
مانع |
barricaded |
مانع |
barricade |
مانع |
barrier |
مانع |
shackle |
مانع |
shackled |
مانع |
shackles |
مانع |
shackling |
مانع |
bars |
مانع |
massif |
مانع |
cresting |
مانع |
massifs |
مانع |
obstacle |
مانع |
curtains |
مانع |
shield |
مانع |
flight |
مانع در دو |
stopped |
مانع |
stopping |
مانع |
strait jackets |
مانع |
flight |
مانع |
stop |
مانع |
strait jacket |
مانع |
stops |
مانع |