Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
English
Persian
insulate
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
Other Matches
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
superconductor
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
low gap semiconductor
نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
electric conductor
هادی
directorial
هادی
lead
هادی
ductile
هادی
leading line
خط هادی
cable
هادی
director
هادی
leads
هادی
guided
هادی
directors
هادی
cabled
هادی
conductor
هادی
guide
هادی
guides
هادی
steerer
هادی
conductors
هادی
director sight
دوربین هادی
directress
هادی خط راهنما
conductors
هادی رسانا
electric conductor
هادی الکتریسیته
light guide
هادی نور
directrix
هادی خط راهنما
conductors
سیم هادی
light pipe
هادی نور
leads
سبقت هادی
light quide
هادی نور
leads
کابل هادی
directing staff
ستاد هادی
electric conductor
هادی برق
water mains
لوله هادی اب
water main
لوله هادی اب
twin conductor
هادی دوبل
lead
سبقت هادی
duct
لوله هادی
valve guide
هادی سوپاپ
noninductive
غیر هادی
lead
کابل هادی
lead
غلاف هادی
semi conductor
نیمه هادی
circuit line
هادی جریان
vascular tissue
بافت هادی
conductor resistance
مقاومت هادی
ideal conductor
هادی ایده ال
lizards
بند هادی
lizard
بند هادی
internal conductor
سیم هادی
conductor current
جریان هادی
dredging ladder
هادی سطل
semicinductor
نیمه هادی
bus bar
ریل هادی
conductor
هادی رسانا
wireway
سیم هادی
conductor rail
شینه هادی
conductor
سیم هادی
conductive silver
نقره هادی
solid state
نیمه هادی
guide bank
دیوار هادی سد
leads
غلاف هادی
guide flag
پرچم هادی
superconductors
فوق هادی
single conductor
هادی تک رشتهای
conducting staff
ستاد هادی
single core
هادی تک رشتهای
guide vane
تیغه هادی
superconductor
فوق هادی
superconducter
مافوق هادی
heat conductor
هادی حرارت
insulated conductor
هادی عایق شده
nonconductor
جسم غیر هادی
nozzle guide vane
تیغههای هادی یا راهنما
current carring wire
سیم هادی جریان
port
شیار هادی دهانه
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
polestar
هادی مورد توجه
wires
هادی فلزی نازک
wire
هادی فلزی نازک
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
gallium arsenide
قطعه نیمه هادی
lead in
مدار هادی اشتعال
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
superconducting computers
کامپیوترهای مافوق هادی
ohmage
مقاومت هادی برق
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
guides post
نفر هادی مستقر شوید
conductor
وسیله هادی اجرا کننده
photoconductor
هادی حساس نسبت به نور
conductors
وسیله هادی اجرا کننده
solid-state
مربوط به وسایل نیمه هادی
integrate semiconductor circuit
مدار نیمه هادی مجتمع
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
metallic oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
current
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
currents
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
electric
حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
double
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
complementary metal oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductor
هادی جریان برق رشته سیم
doubled
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
conductors
هادی جریان برق رشته سیم
wafers
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
leader
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
random
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
randomly
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
leaders
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
wafer
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
jumbo chip
مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
transistors
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode
دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
transistor
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
lighted
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
light
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
led
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
multilayer
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
marks
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
mark
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
dtl
Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
field emission
پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
oxide
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
energy feedstock
مواد اولیه انرژی
cryogenic memory
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
mask
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
masks
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
pnp transistor
emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
p channel mos
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
metal oxide semiconductor
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
mos
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
boarded
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
transfers
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transferring
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
circuit
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
playback rate scale factor
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
npn transistor
طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
electroluminescent
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
printed circuit
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit board
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
dam
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com